پارت 19
پارت 19
عشق در بیمارستان
مکالمه ی شیرین و شهاب
شیرین) با گریه و ترس و لکنت) ا.. الو ش. شهااب.. 😭😭
شهاب) الو الو شیرین، شیرین کجااایی شیرین حالت خوبه ها؟
شیرین) شهاب من من میترسم... من من دزدیده شدمم😭😭😭 من میترسم شهاب، بیا دنبالم...
شهاب) نترس نترس آروم باش و بهم بگو کجایی
شیرین) ب باشه 😭
شیرین آدرس رو داد به شهاب و داشت با شهاب حرف میزد که مزاحمه اومد داخل انبار و دید شیرین گوشی رو گرفته
مزاحم) با داد و عصبانیت) داری چه غلطی میکنی بی شرف هااا
شهاب اینجا داشت گوش میداد
مزاحم اومد و شیرین رو کتک زد، گوشی رو هم یادش رف قطع کنه....
شیرین)با داد و گریه و جیغ) آیییی نزننن منو 😭😭😭😭 ترو خدا منو نزننننننن، کمکککککک کنیننننن😭😭😭😭😭😭
مزاحم) با داد) خفه میشی یا کی... رمو بزارم دهنتتت
ـ
شهاب) عصبانیتت و داااد) ای بی شرفففف بی ناموس بییی حیااا مننن دارم میاممم تیکه پااارت کنممم
شهاب میاد به اون ادرسی که شیرین داد...
وقتی وارد شد دید مرده نشسته بود روی میز و دخترا دورش بودن داشتن لاس بازی در میوردن...
شهاب) با داد) بییی حیااا به زن من دست میزنییی
مزاحم) برو گمشو بی شرف زن تو کجت الان زن منه
شهاب مشتی به مزاحمه میزنه و انقدر کتکش میزنه که بیهوش میشه و خون از همه جاش بیرون میومد
شهاب صدای گریه ی شیرین رو شنید و بدو رفت سمت انباری
در انباری رو شکوند وقتی شیرین رو دید سرجاش میخکوب شد
شهاب شیرین رو پر خون دید، شیرین توان نداشت، مثل پرنده ی مرده بود
شهاب بغض گرف و بدو رف پیش شیرین
شهاب) شیریییننن، شیرین.. حا حالت خووبه؟ منن قربونت برممم...
شیرین) با گریه)ش شهااب م من میترسممم
شهاب شیرین رو بغل کرد حس کرد دنیا زو بهش دادن
شهاب شیرین رو بلند کرد و گذاشتش ماشین و زنگ زد 110 و رفت
شهاب شیرین رو برد بیمارستان
دست شیرین شکسته بود و پانسمانش کردن و بخیش زدن....
شیرین خابش برد که محسن و خانوادش اومدن بیمارستان و حال شیرین رو دیدن
مامان شیرین گریه میکرد
محسن هم خیلی عصبی بود
شیرین چشماشو باز کرد دید شهاب پیش تخت نشسته و دستش رو گرفته و منتظر بود که بیدار بشه، دید مامانش بالا سرش گریه میکنه
شیرین) باترس) م مننن مُردممم
شهاب پرید
شهاب) چ چی شده شیرین جاییت درد میکنه
شیرین) من مُردم؟ چرا همه دارن بالا سرم گریه میکنن، من نموخوم الان بمیرممم
شهاب) خدا نکنه، من تا پیشت هستم نمیزارم بمیری
مامان شیرین) مامان شیرین حالت خوبه دخترم ای مننن فدات بشم
شیرین) اهومم، خدانکنه مامان
الان ادامشو میزارممم، فقط حمایت کنید لطفا
عشق در بیمارستان
مکالمه ی شیرین و شهاب
شیرین) با گریه و ترس و لکنت) ا.. الو ش. شهااب.. 😭😭
شهاب) الو الو شیرین، شیرین کجااایی شیرین حالت خوبه ها؟
شیرین) شهاب من من میترسم... من من دزدیده شدمم😭😭😭 من میترسم شهاب، بیا دنبالم...
شهاب) نترس نترس آروم باش و بهم بگو کجایی
شیرین) ب باشه 😭
شیرین آدرس رو داد به شهاب و داشت با شهاب حرف میزد که مزاحمه اومد داخل انبار و دید شیرین گوشی رو گرفته
مزاحم) با داد و عصبانیت) داری چه غلطی میکنی بی شرف هااا
شهاب اینجا داشت گوش میداد
مزاحم اومد و شیرین رو کتک زد، گوشی رو هم یادش رف قطع کنه....
شیرین)با داد و گریه و جیغ) آیییی نزننن منو 😭😭😭😭 ترو خدا منو نزننننننن، کمکککککک کنیننننن😭😭😭😭😭😭
مزاحم) با داد) خفه میشی یا کی... رمو بزارم دهنتتت
ـ
شهاب) عصبانیتت و داااد) ای بی شرفففف بی ناموس بییی حیااا مننن دارم میاممم تیکه پااارت کنممم
شهاب میاد به اون ادرسی که شیرین داد...
وقتی وارد شد دید مرده نشسته بود روی میز و دخترا دورش بودن داشتن لاس بازی در میوردن...
شهاب) با داد) بییی حیااا به زن من دست میزنییی
مزاحم) برو گمشو بی شرف زن تو کجت الان زن منه
شهاب مشتی به مزاحمه میزنه و انقدر کتکش میزنه که بیهوش میشه و خون از همه جاش بیرون میومد
شهاب صدای گریه ی شیرین رو شنید و بدو رفت سمت انباری
در انباری رو شکوند وقتی شیرین رو دید سرجاش میخکوب شد
شهاب شیرین رو پر خون دید، شیرین توان نداشت، مثل پرنده ی مرده بود
شهاب بغض گرف و بدو رف پیش شیرین
شهاب) شیریییننن، شیرین.. حا حالت خووبه؟ منن قربونت برممم...
شیرین) با گریه)ش شهااب م من میترسممم
شهاب شیرین رو بغل کرد حس کرد دنیا زو بهش دادن
شهاب شیرین رو بلند کرد و گذاشتش ماشین و زنگ زد 110 و رفت
شهاب شیرین رو برد بیمارستان
دست شیرین شکسته بود و پانسمانش کردن و بخیش زدن....
شیرین خابش برد که محسن و خانوادش اومدن بیمارستان و حال شیرین رو دیدن
مامان شیرین گریه میکرد
محسن هم خیلی عصبی بود
شیرین چشماشو باز کرد دید شهاب پیش تخت نشسته و دستش رو گرفته و منتظر بود که بیدار بشه، دید مامانش بالا سرش گریه میکنه
شیرین) باترس) م مننن مُردممم
شهاب پرید
شهاب) چ چی شده شیرین جاییت درد میکنه
شیرین) من مُردم؟ چرا همه دارن بالا سرم گریه میکنن، من نموخوم الان بمیرممم
شهاب) خدا نکنه، من تا پیشت هستم نمیزارم بمیری
مامان شیرین) مامان شیرین حالت خوبه دخترم ای مننن فدات بشم
شیرین) اهومم، خدانکنه مامان
الان ادامشو میزارممم، فقط حمایت کنید لطفا
۱.۵k
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.