زیر گنبد کبود دو تا عاشق بودن و کلی حسود

زیر گنبد کبود، دو تا عاشق بودن و کلی حسود...😞
تقصیر همون حسودا بود که... 😥
حالا شده یکی بود یکی نبود... 😔🖤
دیدگاه ها (۴)

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟بی وفا حالا که من افتاده ام...

پرسیدم: « چند تا مرا دوست نداری؟ »روی یک تکه از نیمرو، نمک پ...

ساعتهــــا به این می اندیشم ، که چرا زنــــده ام هنـــوزمگـه...

اگه تا صبح هم از چشم های تو بخونم بازم سیر نمیشم...هر کاری م...

در شهریدو عاشق بودند و کلی حسود تقصیر همین حسودا بود که شد ی...

مگه دست منه اسمت میاد دلم میلرزه. من که گفتم زیارتت به یک دن...

هعی کاتسوکی....اوراراکا رو جلوت قربونی میکنم حالا صبر کن🤡یکی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط