آن لبان

آن لبان
از آن پیش‌تر که بگوید
شنیدنی‌ست.
آن دست‌ها
بیش از آنکه گیرنده باشد
می‌بخشد.
آن چشم‌ها
پیش از آنکه نگاهی باشد
تماشایی‌ست.
و این
پاسداشتِ آن سرودِ بزرگ است
که ویرانه را
به نبردِ با ویرانی به پای می‌دارد...
@silver-m
#احمد_شاملو
دیدگاه ها (۱)

دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بودتا کجا باز دل غمزده‌ای سوخت...

خدایا به من زیستنی عطا کنکه در لحظه ي مرگ بر بی ثمری لحظه اي...

#زیبا #شعر_کوتاه

#هنری #قشنگ

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

رمـان مٰـالک نفٰس های تـو پـارت هشتـم🌷✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط