بامدادان ک ب سقف تیره و روشن اتاقم خیره میشوم چشمانم فقط

بامدادان ک ب سقف تیره و روشن اتاقم خیره میشوم چشمانم فقط تو را میکاوند وآنگاه ک درآن زمینه تیره و روشن چهره ات را نگارین ریختم دستانم را باز باز با التماس ب سقف دراز میکنم و زمزمه کنان میگویم سوارکارقصه های من بغلم میکنی؟
دیدگاه ها (۱۱)

روز مادر رو ب تموم مادران سرزمینم تبریک میگم روزتون مبارک.رو...

دوری و هر ساعت نبضه دقیقه هم ایستاده میمیره...عمقه نبودنت هر...

من و این همه خوشبختی محاله محاله محاله:-P :-P بیاین کمک باهم...

یه حرفی مونده تو دلم...کاش عاشقش نمیشدم..

صحنه پارت دهم

ازمایشگاه سرد

فیک عشق ابدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط