اما ادامه نداد...
اما ادامه نداد...
نگاهش بلاخره رفت رو دست کوک..
تازه متوجه شد..
مینهو چیمیگفت؟
کوک رو ازم دزدید؟
یونا چی گفت؟ هیون امشب بیاد خونه سر ب تنش نمیذارم؟
و اخر از همه کسی که هنوز از هویتش مطمئن نبود.. اون ب یونا گفت چاگیا؟ یعنی فرشته ی مرگ بلاخره عاشق شده؟
∞یااا دو کِسِکیوووو"هوی توی حرومزاده|عوضی"
تو کی عاشق شدی هااا؟
_از همون اول که مدیر برنامش شدم..
∞چی؟
همون موقع بود که کوک با دست تتو شدش به لیسا سلام داد
و لیسا با دهنی باز بهش خیره شد..
انگشت اشارش رو رچی کوک گرفت و همونطور که نگاهش روی یونا و برادرش میچرخید با داد حرف زد
∞بگین این جئون معروف نیستت.. بگین همزادشه.. بگین ارمیه و انقد کوک رو دوست داشته رفته عین تتو هاش رو تتو کرده.. بگین دیگههه تروخداااا..
کوک که بخاطر واکنش یکی برادر و خواهرش خندش گرفته بود به حرف اومد
+ایم سو ساری بات... یس ایتس می.. ایم جئون جانگکوک...
نگاهش بلاخره رفت رو دست کوک..
تازه متوجه شد..
مینهو چیمیگفت؟
کوک رو ازم دزدید؟
یونا چی گفت؟ هیون امشب بیاد خونه سر ب تنش نمیذارم؟
و اخر از همه کسی که هنوز از هویتش مطمئن نبود.. اون ب یونا گفت چاگیا؟ یعنی فرشته ی مرگ بلاخره عاشق شده؟
∞یااا دو کِسِکیوووو"هوی توی حرومزاده|عوضی"
تو کی عاشق شدی هااا؟
_از همون اول که مدیر برنامش شدم..
∞چی؟
همون موقع بود که کوک با دست تتو شدش به لیسا سلام داد
و لیسا با دهنی باز بهش خیره شد..
انگشت اشارش رو رچی کوک گرفت و همونطور که نگاهش روی یونا و برادرش میچرخید با داد حرف زد
∞بگین این جئون معروف نیستت.. بگین همزادشه.. بگین ارمیه و انقد کوک رو دوست داشته رفته عین تتو هاش رو تتو کرده.. بگین دیگههه تروخداااا..
کوک که بخاطر واکنش یکی برادر و خواهرش خندش گرفته بود به حرف اومد
+ایم سو ساری بات... یس ایتس می.. ایم جئون جانگکوک...
۲.۱k
۰۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.