قسمت سوم
قسمت سوم
پنجم: آقای احمدینژاد با محاسبات صرفاً ریاضی به این نتیجه رسیدند که اگر مابهالتفاوت را از مردم بگیریم و مستقیماً و نقدی به آنها پرداخت کنیم، اتفاق خاصی در سبد مصرفکننده رخ نخواهد داد و تنها کارایی انرژی به دلیل افزایش قیمت آن افزایش خواهد یافت. اما به یاد داریم، با اینکه خود ایشان مسلط بر کار بودند، سال اول اجرای این سیاست، حدود 10 درصد کل منابع کسری به وجود آمد و ناچار به استقراض از بانک مرکزی شدند. سالهای بعد نیز تأمین این پول همیشه با مشکل مواجه بود تا جایی که مقام مسئولی گفته بود: «شب پرداخت یارانهها، مصیبت عظمای دولت است.» امروز ارزش آن پرداختی، با وجود تعدیلاتی که شهید رئیسی انجام دادند، کل رقم پرداختی به حدود 90 درصد مردم کشور، حداکثر 8 دلار است؛ یعنی به یکششم کاهش یافته است.
ششم: وقتی صحبت از حذف یارانه (مابهالتفاوت ادعاشده) میشود، در واقع منظور افزایش قیمت است. نکته این است که افزایش قیمت انرژی بهصورت کلی، موج جدید تورمی از محل چرخه حملونقل ایجاد میکند و دوباره نرخ ارز را افزایش میدهد و باید به دلیل افزایش نرخ ارز، به سمت افزایش جدید نرخ انرژی رفت.
هفتم: یکبار برای همیشه پاسخ دهیم که دقیقاً مشکل چیست؟ مصرف بالای انرژی یا کمبود منابع درآمدی؟
اگر مشکل، مصرف بالای انرژی است، مطمئن باشید که افزایش قیمت، آن را کاهش نخواهد داد. چون در کوتاهمدت امکان تغییر وسایل مصرفکننده انرژی وجود ندارد و بهسادگی به شکل افزایش قیمت در سایر کالاها و خدمات خودش را نشان میدهد. در بلندمدت نیز تغییرات قیمت، انگیزه تغییر این وسایل را از بین میبرد. بهعنوان مثال، با افزایش قیمت سوخت، نمیتوان حتی 10 درصد خودروهای موجود را کممصرف کرد. اما به دلیل اختلال در بخش حملونقل، ناچاراً کرایهها افزایش خواهد یافت. در این صورت، تورم بهسرعت به همه کالاها منتقل شده و دوباره در نقطه اول خواهیم بود. چون بهسرعت به نقطه تعادلی جدید میرسیم، انگیزه تحول در بلندمدت نیز از دست خواهد رفت.
ادامه دارد
پنجم: آقای احمدینژاد با محاسبات صرفاً ریاضی به این نتیجه رسیدند که اگر مابهالتفاوت را از مردم بگیریم و مستقیماً و نقدی به آنها پرداخت کنیم، اتفاق خاصی در سبد مصرفکننده رخ نخواهد داد و تنها کارایی انرژی به دلیل افزایش قیمت آن افزایش خواهد یافت. اما به یاد داریم، با اینکه خود ایشان مسلط بر کار بودند، سال اول اجرای این سیاست، حدود 10 درصد کل منابع کسری به وجود آمد و ناچار به استقراض از بانک مرکزی شدند. سالهای بعد نیز تأمین این پول همیشه با مشکل مواجه بود تا جایی که مقام مسئولی گفته بود: «شب پرداخت یارانهها، مصیبت عظمای دولت است.» امروز ارزش آن پرداختی، با وجود تعدیلاتی که شهید رئیسی انجام دادند، کل رقم پرداختی به حدود 90 درصد مردم کشور، حداکثر 8 دلار است؛ یعنی به یکششم کاهش یافته است.
ششم: وقتی صحبت از حذف یارانه (مابهالتفاوت ادعاشده) میشود، در واقع منظور افزایش قیمت است. نکته این است که افزایش قیمت انرژی بهصورت کلی، موج جدید تورمی از محل چرخه حملونقل ایجاد میکند و دوباره نرخ ارز را افزایش میدهد و باید به دلیل افزایش نرخ ارز، به سمت افزایش جدید نرخ انرژی رفت.
هفتم: یکبار برای همیشه پاسخ دهیم که دقیقاً مشکل چیست؟ مصرف بالای انرژی یا کمبود منابع درآمدی؟
اگر مشکل، مصرف بالای انرژی است، مطمئن باشید که افزایش قیمت، آن را کاهش نخواهد داد. چون در کوتاهمدت امکان تغییر وسایل مصرفکننده انرژی وجود ندارد و بهسادگی به شکل افزایش قیمت در سایر کالاها و خدمات خودش را نشان میدهد. در بلندمدت نیز تغییرات قیمت، انگیزه تغییر این وسایل را از بین میبرد. بهعنوان مثال، با افزایش قیمت سوخت، نمیتوان حتی 10 درصد خودروهای موجود را کممصرف کرد. اما به دلیل اختلال در بخش حملونقل، ناچاراً کرایهها افزایش خواهد یافت. در این صورت، تورم بهسرعت به همه کالاها منتقل شده و دوباره در نقطه اول خواهیم بود. چون بهسرعت به نقطه تعادلی جدید میرسیم، انگیزه تحول در بلندمدت نیز از دست خواهد رفت.
ادامه دارد
۶۰۲
۱۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.