عکاس بود

عکاس بود !
.
اما لِنزِ دوربینش یِکبار هم .
سویِ من نیامد!
.
با لنزِ دوربینش عالم و آدم را
نظاره کرد
.
جز من !
.
این آرزو بر دلم ماند که
.
شکارِ لحظه هایِ او باشم !
.
.
دیدگاه ها (۴)

تو خواهے رفتــ😔 .دیگر حرف چندانے نمےماند...😶 .چہ بایــد گفتـ...

سفـــر ڪرب و بلا. ‎همسفری خوب سرشت. ‎با تورفتن. ‎سفری‌بودکه‌...

پسر : باید محکم باشی. دختر: آخه ... .پسر : هیس دیگه چیزی نشن...

یا حبیب الباکین قسمت سیزدهم ...سرم را گذاشتم روی صورتت و گری...

میگه که نه ما مـی مانیمنـه انـدوهو نه هیچ یک از مردم این آبا...

تا خدا، یک رگ گردن باقی است...زندگی جاریست...:**))نه تو می م...

تا خدا، یک رگ گردن باقی است...زندگی جاریست...:**))نه تو می م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط