فیک جیمین
فیک جیمین
یک اتفاق پارت ۶
یونا ویو :
رفتیم پایین دیدیم بچه ها اومدن
+:اومدین
#: چشم بسته غیب گفتی
+: کم نمک بخور
داشتم با کوک حرف میزدم گوشیم زنگ خورد برداشتم
+:سلام باشه نتايج رو برام ایمیل کن باشه هر خبری شد بهم بگو شماره کمیسر هم از پرونده بر دار بای
_: کی بود شماره منو برای چیش بود
+: یونگ دو بود نتايج خون رو دسبند اومده الان برام ایمیلش میکنه
_:اها
+: بریم داخل اتاق کارمون حرف بزنیم
_: وایسا چرا اتاق کارمون
+: خب از اونجایی که من خیلی مهربونم اون اتاق کار من بود تو اتاق کار نداری دیگه گفتم گناه داره شد مال دوتامون
_: تو خیلی خوبی
+:میدونم
_: از خود راضی
+: نمک بخور
_: بریم
رفتن داخل اتاق کار
+:خون رو دسبند مال پسر ۱۷ ساله سوهو بود ولی دسبند مال هیچ کدوم از قربانی ها نبوده شاید مال قاتل و شاید قاتل زنه و و نمیدونم شاید یه همکار دار داشته
_:اره
و یونا و جیمین یکم کار کردن و رفتن خوابیدن
یونا ویو :
بیدار شدم رفتم wc و لباس هامو پوشیدم و کیفمو برداشتم و رفتم پایین جیمین هم آماده بود رفتم صبحونه بخورم
_: امروز خیلی کار داریم
+: اره اگه کار پیش بیاد شاید امشب دیر بیایم
_: اهوم
#: اه بسه اینقدر حرف نزنید برید سر کارتون
+: بی مزه
_: بریم
+: بریم
یونا و جیمین با یه ماشین رفتن که یکی تو راه به یونا پیام داد
جیمین ویو :
توراه بودیم که یکی به بونا پیام داد که با خوندنش زد کنار
_: چیشده
+: ی .. کی ب .. هم پیام دا... ده گفته که( زیاد پی گیر این
پرونده نشو که همون کسی که کنارته و خانوادت میمیرن این فقط هشداره )
_: یونا ولش کن اونا نمیتونن کاری کنن
+: باشه و حرکت کردم
_ :یونا خودتو جمع و جور کن باشه
..
خ
م
ا
ر
ی
ببخشید اگه کم بود دستم درد گرفته ولی شاید فردا بزارم پارت بعدو حمایت کنید بای دارلینگاااا
استایل ها اسلاید بعد
یک اتفاق پارت ۶
یونا ویو :
رفتیم پایین دیدیم بچه ها اومدن
+:اومدین
#: چشم بسته غیب گفتی
+: کم نمک بخور
داشتم با کوک حرف میزدم گوشیم زنگ خورد برداشتم
+:سلام باشه نتايج رو برام ایمیل کن باشه هر خبری شد بهم بگو شماره کمیسر هم از پرونده بر دار بای
_: کی بود شماره منو برای چیش بود
+: یونگ دو بود نتايج خون رو دسبند اومده الان برام ایمیلش میکنه
_:اها
+: بریم داخل اتاق کارمون حرف بزنیم
_: وایسا چرا اتاق کارمون
+: خب از اونجایی که من خیلی مهربونم اون اتاق کار من بود تو اتاق کار نداری دیگه گفتم گناه داره شد مال دوتامون
_: تو خیلی خوبی
+:میدونم
_: از خود راضی
+: نمک بخور
_: بریم
رفتن داخل اتاق کار
+:خون رو دسبند مال پسر ۱۷ ساله سوهو بود ولی دسبند مال هیچ کدوم از قربانی ها نبوده شاید مال قاتل و شاید قاتل زنه و و نمیدونم شاید یه همکار دار داشته
_:اره
و یونا و جیمین یکم کار کردن و رفتن خوابیدن
یونا ویو :
بیدار شدم رفتم wc و لباس هامو پوشیدم و کیفمو برداشتم و رفتم پایین جیمین هم آماده بود رفتم صبحونه بخورم
_: امروز خیلی کار داریم
+: اره اگه کار پیش بیاد شاید امشب دیر بیایم
_: اهوم
#: اه بسه اینقدر حرف نزنید برید سر کارتون
+: بی مزه
_: بریم
+: بریم
یونا و جیمین با یه ماشین رفتن که یکی تو راه به یونا پیام داد
جیمین ویو :
توراه بودیم که یکی به بونا پیام داد که با خوندنش زد کنار
_: چیشده
+: ی .. کی ب .. هم پیام دا... ده گفته که( زیاد پی گیر این
پرونده نشو که همون کسی که کنارته و خانوادت میمیرن این فقط هشداره )
_: یونا ولش کن اونا نمیتونن کاری کنن
+: باشه و حرکت کردم
_ :یونا خودتو جمع و جور کن باشه
..
خ
م
ا
ر
ی
ببخشید اگه کم بود دستم درد گرفته ولی شاید فردا بزارم پارت بعدو حمایت کنید بای دارلینگاااا
استایل ها اسلاید بعد
- ۶.۵k
- ۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط