خورشید من کجایی سرد است خانه ی من

دور از رخت سرای درد است خانه ی من
#خورشید من کجایی سرد است خانه ی من
دیدم تو را ز شادی از #آسمان گذشتم
جانان من چو گشتی دیگر ز جان گذشتم
آخر خودت گواهی: من از جهان گذشتم
بی تو کنون سرای درد است خانه ی من
خورشید من کجایی
سرد است خانه ی من

من دردمند عشقم درمان من تویی، تو
من پای بند صدقم، پیمان من تویی، تو
امید من تویی، تو، ایمان من تویی، تو
دور از رخت سرای سرد است خانه ی من
خورشید من کجایی
سرد است خانه من

غیر از تو من به دنیا یار دیگر ندارم
جز از خیال عشقت فکر به سر ندارم
سر می دهم ولیکن دست از تو بر ندارم
دور از رخت سرای سرد است خانه ی من
خورشید من کجایی
سرد است خانه من
دیدگاه ها (۹)

با ياد شانه‌های تو سر آفريده استايزد چه‌قدر شانه به سر آفريد...

شعر را مثل خودم مرده به دنیا آورد...

در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسیدمث...

بوی عطر نارنگی

جان پرورم گهی که تو جانان من شویجاوید زنده مانم اگر جان من ش...

مرگ

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط