نفرتی که تبدیل به عشق شد
نفرتی که تبدیل به عشق شد
P44
+ددی من تا آخر عمرم اینطوری صدات میکنم
( پرش زمانی به فردا صبح ، ویو کوک)
از خواب بلند شدم دیدم اون غرق در خوابه پس بیدارش نکردم و از روی تخت بلند شدم رفتم و لباس هام رو عوض کردم آماده نشستم تا بیدار بشه و بریم
(چند دقیقه بعد)
+د...ددی بیداری
_هووووم
+بلند شد و رفت تا لباس هاشو عوض کنه
بعد اینکه عوض کرد دستش رو گرفتم و به سمت در خروجی عمارت بردم
ز عمارت خارج شدیم و به سمت در ماشین رفتیم
در رو براش باز کردم و نشست بعدش خودم نشستم
ماشین رو روشن کردم و حرکت کردیم
+ددی.... تکلیف اون خدمتکار چی میشه؟
_به سزای اعمالش میرسه
+یعنی چی؟
_بهتره بهش فکر نکنی
حالا یهو چرا باید اون موضوع رمپیش بکشه بالاخره قرارم اون عوضی کشته بشه با خودش چی فکر کرده بود که به اموال من دستدرازی کنه
(پرش زمانی به وقتی که رسیدن خونه)
رفتم بالا توی اتاقم تا لباس هامو عوض کنم بعد رفتم پایین
روی کاناپه دراز کشیدم و تلویزیون رو روشن کردم
بعد از چند دقیقه ا.ت هم اومد با یه لباس تو خونگی کیوت خیلی بهش میومد
از روی حالت دراز کشیده بلند شدم و نشستم
+ر..راحت باشین
_راحتم ، ولی حس میکنم که تو ناراحتی
+م..من ..نه
_(یکی از ابرو هاش رو بالا انداخته)
+راستش ..اون مرد یه نامه با خودش داشت
_چی؟
+توی نامه .....اصلا میارم خودتون بخونین
رفت و نامه ای رو که میگفت آورد
(جزئیات نامه)
(نامشخص) فکر کردی ولت کردم نه ؟
من دلیل ترستم همونی که هیچوقت تنهات نمیزاره
من همه جا دنبالتم
فقط پیش اون کاری از دستم بر نمیاد ولی مطمئن باش پیش اونم عذاب میکشی
کاری میکنم که نتونی نفس بکشی جئون ا.ت
(پایان)
منظورش چی بود؟ جئون ا.ت؟
پیش اون ؟منظورش از اون من بودم ؟
P44
+ددی من تا آخر عمرم اینطوری صدات میکنم
( پرش زمانی به فردا صبح ، ویو کوک)
از خواب بلند شدم دیدم اون غرق در خوابه پس بیدارش نکردم و از روی تخت بلند شدم رفتم و لباس هام رو عوض کردم آماده نشستم تا بیدار بشه و بریم
(چند دقیقه بعد)
+د...ددی بیداری
_هووووم
+بلند شد و رفت تا لباس هاشو عوض کنه
بعد اینکه عوض کرد دستش رو گرفتم و به سمت در خروجی عمارت بردم
ز عمارت خارج شدیم و به سمت در ماشین رفتیم
در رو براش باز کردم و نشست بعدش خودم نشستم
ماشین رو روشن کردم و حرکت کردیم
+ددی.... تکلیف اون خدمتکار چی میشه؟
_به سزای اعمالش میرسه
+یعنی چی؟
_بهتره بهش فکر نکنی
حالا یهو چرا باید اون موضوع رمپیش بکشه بالاخره قرارم اون عوضی کشته بشه با خودش چی فکر کرده بود که به اموال من دستدرازی کنه
(پرش زمانی به وقتی که رسیدن خونه)
رفتم بالا توی اتاقم تا لباس هامو عوض کنم بعد رفتم پایین
روی کاناپه دراز کشیدم و تلویزیون رو روشن کردم
بعد از چند دقیقه ا.ت هم اومد با یه لباس تو خونگی کیوت خیلی بهش میومد
از روی حالت دراز کشیده بلند شدم و نشستم
+ر..راحت باشین
_راحتم ، ولی حس میکنم که تو ناراحتی
+م..من ..نه
_(یکی از ابرو هاش رو بالا انداخته)
+راستش ..اون مرد یه نامه با خودش داشت
_چی؟
+توی نامه .....اصلا میارم خودتون بخونین
رفت و نامه ای رو که میگفت آورد
(جزئیات نامه)
(نامشخص) فکر کردی ولت کردم نه ؟
من دلیل ترستم همونی که هیچوقت تنهات نمیزاره
من همه جا دنبالتم
فقط پیش اون کاری از دستم بر نمیاد ولی مطمئن باش پیش اونم عذاب میکشی
کاری میکنم که نتونی نفس بکشی جئون ا.ت
(پایان)
منظورش چی بود؟ جئون ا.ت؟
پیش اون ؟منظورش از اون من بودم ؟
۱۴.۴k
۲۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.