نفرتی که تبدیل به عشق شد
نفرتی که تبدیل به عشق شد
P45
پیش اون ؟منظورش از اون من بودم ؟
(ویو کوک)
توی اتاقم نشسته بودم ذهنم درگیر بود که می اون نامه رو فرستاده آخه چند وقت پیش ا.ت رو یکی دزدید و من پیگیر نشدم که ببینم کی بوده
چند وقتی هم بود یکی ا.ت رو اذیت میکرد
باید بفهمم پشت همه اینا کی بوده
+تق تق(صدای در)
_بیا تو
ا.ت بود با یه بالشت توی بغلش
+ ددی ...میشه امشب....اینجا ....بخوابم؟
_باز چه نقشه ای داری؟
+هیچی ....فقط ....فقط میترسم
_باشه
بعد حرفم سریع دوید و روی تخت پرید
+پس من میخوابم
_عجله داری ؟ باهم میخوابیم دیگه
+آخه ...خیلی خستم
بلند شدم و رفتم پیشش ، روی تخت دراز کشیدم و به سمت ا.ت چرخیدم دستم رو روی سرش کشیدم
_اگه انقدر خوابت میاد خب بخواب
بلند شدم و برق رو خاموش کردم و دوباره دراز کشیدم
چشمام رو بستم ا.ت در آغوشم کشیدم
بوی عطرش رو وارد ریه هام کردم بویی مهمیداد مثل رایحه گیلاس و رز بود بوی شیرینی میداد با اینکه از چیزای شیرین خوشم نمیاد ولی این یکی فرق داشت
(پرش زمانی به فردا صبح)
از خواب بیدار شدم ا.ت خواب بود بیدارش نکردم و رفتم پایین صبحونه آماده کردم و منتظر نشستم تا ا.ت بیدار بشه ....
دو ساعتی میشه که میگذره ولی بیدار نشده هنوز تصمیم گرفتم برم و بیدارش کنم
در اتاق رو باز کردم رفتم سمت تخت و کنارش نشستم دستم رو روی بازوش گذاشتم.....؟؟؟!؟!
داشت توی تب میسوخت
_ا.ت ...ا.ت
+....
_ا.ت حالت خوبه ؟
+ن..نه
_جاییت درد میکنه؟
+ک...کل ب..بدنم
رفتم دکتر رو آوردم معاینه اش کرد چند تا قرص و شربت داد ولی گفت به خاطر فشار زیاده
P45
پیش اون ؟منظورش از اون من بودم ؟
(ویو کوک)
توی اتاقم نشسته بودم ذهنم درگیر بود که می اون نامه رو فرستاده آخه چند وقت پیش ا.ت رو یکی دزدید و من پیگیر نشدم که ببینم کی بوده
چند وقتی هم بود یکی ا.ت رو اذیت میکرد
باید بفهمم پشت همه اینا کی بوده
+تق تق(صدای در)
_بیا تو
ا.ت بود با یه بالشت توی بغلش
+ ددی ...میشه امشب....اینجا ....بخوابم؟
_باز چه نقشه ای داری؟
+هیچی ....فقط ....فقط میترسم
_باشه
بعد حرفم سریع دوید و روی تخت پرید
+پس من میخوابم
_عجله داری ؟ باهم میخوابیم دیگه
+آخه ...خیلی خستم
بلند شدم و رفتم پیشش ، روی تخت دراز کشیدم و به سمت ا.ت چرخیدم دستم رو روی سرش کشیدم
_اگه انقدر خوابت میاد خب بخواب
بلند شدم و برق رو خاموش کردم و دوباره دراز کشیدم
چشمام رو بستم ا.ت در آغوشم کشیدم
بوی عطرش رو وارد ریه هام کردم بویی مهمیداد مثل رایحه گیلاس و رز بود بوی شیرینی میداد با اینکه از چیزای شیرین خوشم نمیاد ولی این یکی فرق داشت
(پرش زمانی به فردا صبح)
از خواب بیدار شدم ا.ت خواب بود بیدارش نکردم و رفتم پایین صبحونه آماده کردم و منتظر نشستم تا ا.ت بیدار بشه ....
دو ساعتی میشه که میگذره ولی بیدار نشده هنوز تصمیم گرفتم برم و بیدارش کنم
در اتاق رو باز کردم رفتم سمت تخت و کنارش نشستم دستم رو روی بازوش گذاشتم.....؟؟؟!؟!
داشت توی تب میسوخت
_ا.ت ...ا.ت
+....
_ا.ت حالت خوبه ؟
+ن..نه
_جاییت درد میکنه؟
+ک...کل ب..بدنم
رفتم دکتر رو آوردم معاینه اش کرد چند تا قرص و شربت داد ولی گفت به خاطر فشار زیاده
۱۰.۲k
۲۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.