چراما

#چرا_ما
1

کلارا:دخترا آماده اید؟

هایلی:من امادم بریم

اریکا:منم امادم بریم

کلارا:امروز اولین روز مدرسه مونه....
مدرسه جدید....
سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت مدرسه...

مدرسه:

هایلی:که مدرسه خوشگلیه...

اریکا:اوهوم واقعا

کلارا:بچه ها بیاد بریم دفتر مدیر اون باید بگه کلاس چند باید بریم....

رفتیم سمت دفتر مدیر....

مدیر:سلام دخترای عزیزم....

دخترا:سلام

مدیر:کلاستون NAN هست....

کلارا:ممنونم
بریم...

رفتیم سمت کلاس NAN تمام کلاس ها به اسمی داشت...
وارد کلاس شدیم...

معلم:ااااا سلام دخترا...
بچه ها این دخترا دانش آموزای جدیدن...
بیاید خودتون رو معرفی کنید...

اریکا:سلام جئون اریکا هستم...

هایلی:سلام پارک هایی هستم...

کلارا:سلام کیم کلارا هستم...

معلم:خوب برید کنار یکی بشینید....

راوی:هایلی رفت بغل جیمین نشست...
و اریکا رفت بغل جونگ کوک...
و کلارا بغل تهیونگ...

هایلی:علیک

جیمین:دختره هرزه(زیر لب)

هایلی:چیزی گفتی؟

جیمین:نه فقدر دهنت و ببند و به درس گوش کن....

هایلی:وای خیلی دوست دارم بزنمت(زیر لب)

اریکا:(هنزفری بلوتوثی توی گوششه)

جونگ کوک:(حواسش به پای لخت اریکا)

تهیونگ:دختره هرزه

کلارا:چی گفتی؟

تهیونگ:هرزه

کلارا:دهنت و ببند مرتیکه حرومزاده(داد)

تهیونگ:(پوزخند)

معلم:کلارا؟(شوکه)

کلارا:ببخشید استاد

معلم:بشین

کلارا:چشم

تهیونگ:خوب؟(پوزخند‌)

کلارا:دهنت و من(سانسور)

تهیونگ:کلارا تنها دختری بود که از من نمی‌ترسید یا بگم شیفتم نبود و من ازش احساس خوبی میگرفتم....اون پاهای لختش و ران های سفیدش پوستی که مثل الماس می‌درخشید و لبایی که توت فرنگی رو بوسیده....
دوست داشتم ماله من باشه...

کلارا:اسمت چیه؟

تهیونگ:کیم تهیونگ

کلارا:اشتباه گفتی(پوزخند)

تهیونگ:خفه شو

کلارا:خفه شم بیوه میشی درش بیارم خیره میشی...

تهیونگ:درش بیار ببینم چی داری؟

کلارا:خیلی هیزی

تهیونگ:دهنت و میبندی یا ببندم

کلارا:دهنتم و خودت باز کردی بستنشم کار خدا

تهیونگ:(پوزخند سر اعصبانیت)

ادامه دارد🗿:-)
دیدگاه ها (۳)

#چرا_ما2‌کلارا:وقتی آخرین حرفمو زدم دهنش و بست و منم کل حواس...

#چرا_ما3کلارا:با ترس و لرز از اونجا فرار کردم و اومدم تو کلا...

وقته شده براش بمیری💪😏😌

جیمین این چه کاریههه😂🤦

#چرا_ما4اریکا:مرتیکه هیززززز(داد) کوک:(پوزخند) داشت بهم کیف ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط