ترس از گم شدن همیشه باما بوده
ترس از گم شدن همیشه باما بوده،
چه از اون وقتی که اگه یه لحظه دست مادرتو ول میکردیو سرمیچرخوندی،
بین انبوه زنهایی با چادرای سیاه یه دست گم میشدی و
چه حالا که کلا توی خودت گم شدیو بین خاطراتی معلق موندیم
که هیچ کدوم برات آشنا نیستن دیگه
و بازم همونجایی هنوز،
وسط آدمایی که نمیشناسیشون:)
چه از اون وقتی که اگه یه لحظه دست مادرتو ول میکردیو سرمیچرخوندی،
بین انبوه زنهایی با چادرای سیاه یه دست گم میشدی و
چه حالا که کلا توی خودت گم شدیو بین خاطراتی معلق موندیم
که هیچ کدوم برات آشنا نیستن دیگه
و بازم همونجایی هنوز،
وسط آدمایی که نمیشناسیشون:)
- ۱.۹k
- ۱۴ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط