𝐁𝐨𝐬𝐬
𝐁𝐨𝐬𝐬
P3
P3
ویو ا.ت
داشتم همه جارو درست و حسابی برانداز میکرد
که یهو در اتاق با شدت باز شد
ا.ت:چته یابو مگه اینجا در نداره ریدم به خودمممممم
منشی:ببخشید خانم از پله ها امدم اسانسور خرابه هوفف(نفس نفس)
ا.ت:خوب حالا کارتو بگو؟
منشی:رئیس کارتون داره خانم
ا.ت:اهه این رئیس پدر منو دراورد
منشی:نمیدونم خانم
ا.ت:خب بگو ببینم اسمت چیه؟
منشی:خانم اسم من لی آن هست
ا.ت:عوح لی آن خانم منم میتونی ا.ت صدا کنید
لی آن:باشع ا.ت حالا بریم پایین
ا.ت:عاح خدااااااا
ویو ا.ت
نمیدونم چرا انقدر این کیم رومخمه واقعاااااا
عیشششش از روی مبل بلند شدم رفتم سمت در و مستقیم رفتم سمت اسانسور
لی آن:خانم...اهم ببخشید ا.ت جان اسانسور خرابه
ا.ت:خرابع؟غلط کرده که خرابه من باچی برم پایین الان؟
لی آن:با پله دیگه عزیزم
ا.ت:هه نه بابا مگ من پاهامو از سر راه اوردم؟
لی آن:من نمیدونم دیگع
ا.ت:اینجا مدیریت نداره؟
لی آن:چرا یه طبقه بالاعه
ا.ت:من میرم مدیریت این اسانسور رو میک....اهم نه اشتباه شد اصلا
ا.ت رفت در اتاق مدیریت اسانسور و در زد
(تق تق تق تق تق تق)
ا.ت:باز کن دیگه بی ناموس
مرده:بفرمایید خانم محترم؟
ا.ت:اسانسور رو درست کن
مرده:جان؟اسانسور
ا.ت:اره دیگه تو چطور مدیریتی هستی که حواست نیست اسانسور خرابه هااااا؟
مرده:ببخشیدخانم اخه
ا.ت:اخه ماخه نداریمم داداااااا درستش کن سریعععع
مرده:من الان نیرو ندارم که
ا.ت:تو گوه خوردی و با نیروهاتتت اسکل
مرده:خانم اروم باشید لطفا
ا.ت:گوه نخور اسکلللللل
ویو تهیونگ
سرم داخل پرونده ها بود صدا هایی میومد اما من توجه نکردم یکم گوشامو تیز کردم فهمیدم که به به دعواعه بلند شدم رفتم سمت صدا
تهیونگ:مگه اینجا خونه خالتونه انقدر داد و بیداد میکنین ها؟
مرده:اقا به خدا این خانمه
تهیونگ:همه برید سر کارتون خانم جانگ با من بیاید
ا.ت:......
P3
P3
ویو ا.ت
داشتم همه جارو درست و حسابی برانداز میکرد
که یهو در اتاق با شدت باز شد
ا.ت:چته یابو مگه اینجا در نداره ریدم به خودمممممم
منشی:ببخشید خانم از پله ها امدم اسانسور خرابه هوفف(نفس نفس)
ا.ت:خوب حالا کارتو بگو؟
منشی:رئیس کارتون داره خانم
ا.ت:اهه این رئیس پدر منو دراورد
منشی:نمیدونم خانم
ا.ت:خب بگو ببینم اسمت چیه؟
منشی:خانم اسم من لی آن هست
ا.ت:عوح لی آن خانم منم میتونی ا.ت صدا کنید
لی آن:باشع ا.ت حالا بریم پایین
ا.ت:عاح خدااااااا
ویو ا.ت
نمیدونم چرا انقدر این کیم رومخمه واقعاااااا
عیشششش از روی مبل بلند شدم رفتم سمت در و مستقیم رفتم سمت اسانسور
لی آن:خانم...اهم ببخشید ا.ت جان اسانسور خرابه
ا.ت:خرابع؟غلط کرده که خرابه من باچی برم پایین الان؟
لی آن:با پله دیگه عزیزم
ا.ت:هه نه بابا مگ من پاهامو از سر راه اوردم؟
لی آن:من نمیدونم دیگع
ا.ت:اینجا مدیریت نداره؟
لی آن:چرا یه طبقه بالاعه
ا.ت:من میرم مدیریت این اسانسور رو میک....اهم نه اشتباه شد اصلا
ا.ت رفت در اتاق مدیریت اسانسور و در زد
(تق تق تق تق تق تق)
ا.ت:باز کن دیگه بی ناموس
مرده:بفرمایید خانم محترم؟
ا.ت:اسانسور رو درست کن
مرده:جان؟اسانسور
ا.ت:اره دیگه تو چطور مدیریتی هستی که حواست نیست اسانسور خرابه هااااا؟
مرده:ببخشیدخانم اخه
ا.ت:اخه ماخه نداریمم داداااااا درستش کن سریعععع
مرده:من الان نیرو ندارم که
ا.ت:تو گوه خوردی و با نیروهاتتت اسکل
مرده:خانم اروم باشید لطفا
ا.ت:گوه نخور اسکلللللل
ویو تهیونگ
سرم داخل پرونده ها بود صدا هایی میومد اما من توجه نکردم یکم گوشامو تیز کردم فهمیدم که به به دعواعه بلند شدم رفتم سمت صدا
تهیونگ:مگه اینجا خونه خالتونه انقدر داد و بیداد میکنین ها؟
مرده:اقا به خدا این خانمه
تهیونگ:همه برید سر کارتون خانم جانگ با من بیاید
ا.ت:......
۵.۶k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.