P2
چهره ی هات و خیلی عصبانی داشت+یاااااا عوضی چرا وایستادی بعد از اینکه اینو گفتم به راهم ادامه دادم که یهو دیدم گوشم رو گاز گرفت و بایه صدای هات و گرفته ای در گوشم گفت-نزار اصبانی بشم وگرنه بد خواهی دید+برو گمشو اونور مگس مثلاً می خای چه گوهی بخوری-بعدا میفهمی+گاو عوضی.رسیدیم به کلاس+هعی الاغ این کلاسمونه امممم آها راستی این معلمه خیلی سگه حواست باشه بهت نپره
هوم اوک
وارد کلاس شدیم نشستم رو صندلیم کوک فقط داشت به من نگاه میکرد معلم وارد کلاس شد همه پاشدیم و سلام کردیم معلم گفت بچه ها امروز همکلاسی جدید داریم
پچ پچ شروع شد کوک جلو آمد همه خشکشون زده بود
معلم:خوب عزیزم میشه خودتو معرفی کنی
-بله من جئون جونگ کوک هستم و17سالمه
بعدش مکس کرد و نگاهی به من کردو گفت
-راستی من خیلی زود هم اصبانی میشم
بچه ها دست زدن و معلم گفت عزیزم عالی بود حالا برو بشین پیش کیم
-منظورتون کیم تهیونگه؟
معلم :بله
+شتتتتتتت چرامن (زیر لب)
کوک به سمتم اومدکیفشو محکم گذاشت رو میز و نشست....چند ساعتی گذشت که به درس ریاضی رسیدیم هوفی کشیدم و سرمو به میز کوبوندم بعدش کتاب ریاضی رو از تو کیفم درآوردم و وازش کردم .......زنگ خورد لوازماتمو ورداشتمو گذاشتم تو کیفم از مدرسه امدم بیرون که یهو.....
هوم اوک
وارد کلاس شدیم نشستم رو صندلیم کوک فقط داشت به من نگاه میکرد معلم وارد کلاس شد همه پاشدیم و سلام کردیم معلم گفت بچه ها امروز همکلاسی جدید داریم
پچ پچ شروع شد کوک جلو آمد همه خشکشون زده بود
معلم:خوب عزیزم میشه خودتو معرفی کنی
-بله من جئون جونگ کوک هستم و17سالمه
بعدش مکس کرد و نگاهی به من کردو گفت
-راستی من خیلی زود هم اصبانی میشم
بچه ها دست زدن و معلم گفت عزیزم عالی بود حالا برو بشین پیش کیم
-منظورتون کیم تهیونگه؟
معلم :بله
+شتتتتتتت چرامن (زیر لب)
کوک به سمتم اومدکیفشو محکم گذاشت رو میز و نشست....چند ساعتی گذشت که به درس ریاضی رسیدیم هوفی کشیدم و سرمو به میز کوبوندم بعدش کتاب ریاضی رو از تو کیفم درآوردم و وازش کردم .......زنگ خورد لوازماتمو ورداشتمو گذاشتم تو کیفم از مدرسه امدم بیرون که یهو.....
۵.۳k
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.