پارت نه فصل دو

پارت نه فصل دو
که خاله تهیونگ بود
ات. کاری دارید
خ.ت. مگه تو نمردی ها دختر قشنگ من بخاطر تو هرزه مرد(داد)
تهیونگ میاد پایین
تهیونگ. چرا صداتو انداختی تو حلقت و داد میزنی ها
خ.ت. ازت توقع نداشتن که دختر خالت رو بکشی
تهیونگ. منم توقع نداشتم که دختر تو بخواد کسی رو بکشه که من دوسش دارم
د.خ. چی داری میگی
تهیونگ. برو از دخترت بپرس آها یادم رفت که مرده
د.خ.داری مسخره میکنی
تهیونگ. نه ات بریم
در رو بستن و رفتن داخل
ات. تو اگه منو دوست داشتی هیچوقت اون دختره نمیومد تو خونه‌ای که من داخل زندگی میکنم
تهیونگ. باورت شده که من دوست دارم (سرد)
ات. چی
تهیونگ. ات من دوست ندارم (سرد)
ات. یعنی چی ها یعنی چی تهیونگ من تو رو دوست دارم من واسه خودت اونطور گفتم چرا اذیتم میکنی ها ترو خدا تهیونگ اینطور باهام رفتار نکن من دوست دارم تهیونگ من دوست دارم(داد.جیغ.گریه)
ات اوفتاد رو دوتا پاهاش و سرش رو گرفت و جیغ زد
تهیونگ
ات حالت خوبه ات من غلت کردم منم تورو دوست دارم من واسه اینکه لجت رو دربیارم اون دختر رو آوردم ات آروم باش لطفا
ات. راست میگی ها
تهیونگ. آره قشنگم لطفا اروم باش
ات. باشه
کای.ارباب......
ببخشید یه کاری داشتم واسه این دیر گذاشتم
#فیک#تهیونگ#بی‌تی‌اس‌#بی_تی_اس