پارت هشت فصل دو

پارت هشت فصل دو
ات ویو
خاک تو سرم چه چیزی بود که گفتم تهیونگ فهمید که دوسش دارم وای خدا دیگه نمیتونم با اینکه کتکم زد ولی من خیلی دوسش دارم
تهیونگ ویو وقتی گفت که دوسم داره انگار دنیارو بهم دادن خیلی خوشحال شدم معلوم بود که الکی بهم گفت که ازت متنفرم
منم میخوان مث خودش اذیتش کنم داشتم فکر میکردم که اجونا صدام زد
اجوما.پسرم ناهار امادس(یادم نیست که شب بوده یا ظهر)
تهیونگ. الان میام
برم ات رو صدا بزنم باید مث خودش باهاش رفتار کنم
رفتم در اتاق ات رو زدم
ات. کیه
تهیونگ. بیا ناهار بخور(سرد)
ات. الان میام
وای چرا اینطوری رفتار کرد(اروم )
تهیونگ. چیزی گفتی (سرد)
ات. نه بریم پایین
تهیونگ رفت پایین
پرش به بعد از ناهار
ات. تهیونگ میشه بریم بیرون
تهیونگ. نه من کار دارم (سرد)
ات. اوکی
اجوما. ارباب خانم اومدن
ات. خانم کیه
تهیونگ. به تو چه (سرد)
نکته.ات به یه دختری پول داده که نقش دوست دخترش رو بازی کنه که ات رو حرص بده اسمش هانوله
هانول. عشقم من اومدم
ات. عشقم
تهیونگ . عزیزم خوش امدی
هانول.مرسی وا عشقم این کیه خدمتکار جدیده
ات. خدمتکار چیه من نامزد تهیونگ
تهیونگ. کی گفته
ات. میفهمی چی میگی
تهیونگ. آره عشقم بریم
هانول. دختره ه.رزه بریم
که ات..........
حمایت کنید ممنونم