سناریو درخواستی
وقتی وسط حرفشون خوابت میبره
چان:واقعاً وسط حرف من؟… باشه، بخواب. فقط یادت باشه فردا بیدارت کردم دیگه نمیذارم راحت در بری
لینو:عه، خوابیدی؟… چه بانمک. امیدوارم تو خوابتم اسم منو زمزمه کنی
چانگبین:اوه خدای من! من دارم میسوزم و تو خوابت میبره؟… صبر کن بیدار شی، میفهمی
هیونجین: هاه… کیوتترین خستگی دنیا رو داری. میخواستم حرفمو ادامه بدم ولی الان فقط میخوام بغلت کنم
هان: خب، یعنی من انقدر خستهکننده بودم؟… باشه، پس وقتی بیدار شدی نوبت منه که اذیتت کنم.
فلیکس:خوابیدی؟… وای چه شیرین شدی. خیلی دلم میخواد بوست کنم ولی نمیخوام بیدارت کنم
سونگمین: عالیه… من وسط حرفم بودم و تو داری خواب میبینی؟ باشه، فقط بدون وقتی بیدار بشی ازم در امان نیستی
آی.ان:چی؟! الان؟… حتی وقتی خوابی هم اعصابمو به هم میریزی
چان:واقعاً وسط حرف من؟… باشه، بخواب. فقط یادت باشه فردا بیدارت کردم دیگه نمیذارم راحت در بری
لینو:عه، خوابیدی؟… چه بانمک. امیدوارم تو خوابتم اسم منو زمزمه کنی
چانگبین:اوه خدای من! من دارم میسوزم و تو خوابت میبره؟… صبر کن بیدار شی، میفهمی
هیونجین: هاه… کیوتترین خستگی دنیا رو داری. میخواستم حرفمو ادامه بدم ولی الان فقط میخوام بغلت کنم
هان: خب، یعنی من انقدر خستهکننده بودم؟… باشه، پس وقتی بیدار شدی نوبت منه که اذیتت کنم.
فلیکس:خوابیدی؟… وای چه شیرین شدی. خیلی دلم میخواد بوست کنم ولی نمیخوام بیدارت کنم
سونگمین: عالیه… من وسط حرفم بودم و تو داری خواب میبینی؟ باشه، فقط بدون وقتی بیدار بشی ازم در امان نیستی
آی.ان:چی؟! الان؟… حتی وقتی خوابی هم اعصابمو به هم میریزی
- ۳.۸k
- ۲۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط