دودل بودم ولی پرسیدم : تو هنوزم دوسم داری ؟ ازم خسته شدی
دودل بودم ولی پرسیدم : تو هنوزم دوسم داری ؟ ازم خسته شدی ن ؟
یکم نگام کرد دستو گرفت و گف : الهی دور چشات بگردم ک من ، من تورو بیشتر از قبلم دوست دارم ، بعدم صد بار گفتم بهت من ازت خسته نمیشم ...
حرفاش خوسحالم کرد ولی گفتم : پس چرا ی مدته اصلا بهم اهمیت نمیدی ، نمخوای ببیتی منو کم پیدام میدی ،،، چیشده خب ؟
ی لبخند ریزی زود و گف : این ی مدت داشتم ی سری کار جور میکردم
فوری پرسیدم : چی کار ؟
گف : کار ک والا داشتم جور میکردم زنم بشی ...
با تعجب پرسیدم : چیییی؟
خندیدو گف : همین ک شنیدی ، حالم خانوم محترم من سرم شلوغه باید برم ب کارام برسم، خیلی کار دارم . لطفا مزاحم نشید ...
یه چشمک زدو بعد پیشونیمو بوس کردو رف .منم شک شده رفتنشو نگا کردم ...
نویسنده : sa
یکم نگام کرد دستو گرفت و گف : الهی دور چشات بگردم ک من ، من تورو بیشتر از قبلم دوست دارم ، بعدم صد بار گفتم بهت من ازت خسته نمیشم ...
حرفاش خوسحالم کرد ولی گفتم : پس چرا ی مدته اصلا بهم اهمیت نمیدی ، نمخوای ببیتی منو کم پیدام میدی ،،، چیشده خب ؟
ی لبخند ریزی زود و گف : این ی مدت داشتم ی سری کار جور میکردم
فوری پرسیدم : چی کار ؟
گف : کار ک والا داشتم جور میکردم زنم بشی ...
با تعجب پرسیدم : چیییی؟
خندیدو گف : همین ک شنیدی ، حالم خانوم محترم من سرم شلوغه باید برم ب کارام برسم، خیلی کار دارم . لطفا مزاحم نشید ...
یه چشمک زدو بعد پیشونیمو بوس کردو رف .منم شک شده رفتنشو نگا کردم ...
نویسنده : sa
۳.۲k
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.