پارت هجدهم فیک من عاشق دشمنم شدم
پارت هجدهم فیک من عاشق دشمنم شدم:
- اما آدرس جایی که بهش دادیم مال کجاست ات؟
+ یه خونه متروکه ولی خیلی بزرگ میتونیم بریم و ازش امضا بگیریم و بگه من دیگه مال اون نیستم و بعدش میکشیمش
- چرا زودتر اینکارو نکردی؟
+ میترسیدم ، اگر منو تنها میآورد حتما میکشتم , آدم های منم همشون خائن بودن و میدونستم نمیتونم تنهایی از پسش بر بیام
ولی الان دیگه تنها نیستم
- واو ، خوشحالم میتونم کمکت کنم
+ الان وقت این حرفا نیست اگر از اینجا بخواد بره به اون آدرس ۱۰ دقیقه طول میکشه
پس باید ما هم بریم
/ منم بیام ؟
- تو میخوای کجا بیای ؟
+ اتفاقا تو هم باید بیای
ولی چجوری خارج شیم ؟
- یه راه مخفی داره اینجا
+ بریم پس
( میرن به آدرس )
# کسی اینجا هست ؟
یونی ؟
عشقم
+ چی عشق ؟ خیانت کار
آروم باش یونگی
قرمز شدی
- دعا کن دستم بهت نرسه
+ آروم باش
/ من اینجام
# تو اینجایی ، بیا بیرون عزیزم
- ( با یه چوب میره میزنه بهش)
کثافت
+ آروم باش ، نکشش
مال منه
بزار به هوش بیاد
( به هوش میاد )
+ چطوری اشغال
# هی میدونی که تو مال منی ؟
+ من مال هیچ کسی نیستم
من مال خودمم
بدن خودمه
عقل خودمه
و مالکیت خودمه
اون بابای اشغالم مال توعه نه من
# چقدر زر میزنی کنیز
+ چی گفتی ( اعصبانی )
کثافت ( شروع میکنه زدنش )
-ولش کن ات ، آروم باش
/ عشقمو ول کن
- چی گفتی ؟
+ چی گفتی ؟
( با هم )
+ اون مال تو ، این ماله من
- چشم ، شما لب تر کن
چی گفتی اشغال ؟
گفتی عشقم ؟ آره ؟
خیانت کار
/چیه دوستم داری؟
- تو یه خیانت کاری ، اشغال
چجوری تونستی وقتی که توی خونه من بودی ، خیانت کنی ؟
تو مثل خواهرم بودی
/ ولی من به چشم دشمنم میدیدمت
- ( میره سمتش)
( ات اون مرده رو میزنه و یونگی یونی رو )
+ خب حالا امضا میکنی که من مال کسی نیستم
# نه عمرا
+ باشه
یونگی بندازش توی آتیش
# چی؟
- چشم
# باشه ، باشه غلط کردم
امضا میکنم
( امضا میکنه و تموم میشه )
+ میدونی چیه؟
تو باید بمیری
# چی ؟؟
+ میدونی که من ازت متنفرم
و به لطف تو از تمام مردا متنفرم
- بای بای
+ تو و عشقت با هم توی آتیش میسوزین ، من خدمتکار بودم ولی یونی که خدمتکاره برات عشقه
پس با هم بسوزین
( میندازشون تو آتیش )
- خب ات بریم ؟ الان دیگه تو مال منی
+ چی گفتی ؟!
- چی ، نه منظورم این نبود
+ برو گمشو
- نه ات بخدا
+میدونم
ولی من از انیمه زیر اسم کسی باشم متنفرم
دیگه این حرفو تکرار نکن
- باشه
( ات و یونگی میرن خونه و ازدواج میکنن و صاحب فرزند میشن )
و آره دخترم میبینی
مامانت خیلی آدم قویه
تو هم مثل مامانت شو
+ و دنبال کسی برای عشق نگرد
چون تو خودتو داری
به موقعش به انتخاب خودت میری و ازدواج میکنی
و یادت باشه که تو نیازی به کسی نداری و مال خودتیو اگر کسی هم وارد زندگیت شد فقط شریک زندگیت هست نه مالکت
- اما آدرس جایی که بهش دادیم مال کجاست ات؟
+ یه خونه متروکه ولی خیلی بزرگ میتونیم بریم و ازش امضا بگیریم و بگه من دیگه مال اون نیستم و بعدش میکشیمش
- چرا زودتر اینکارو نکردی؟
+ میترسیدم ، اگر منو تنها میآورد حتما میکشتم , آدم های منم همشون خائن بودن و میدونستم نمیتونم تنهایی از پسش بر بیام
ولی الان دیگه تنها نیستم
- واو ، خوشحالم میتونم کمکت کنم
+ الان وقت این حرفا نیست اگر از اینجا بخواد بره به اون آدرس ۱۰ دقیقه طول میکشه
پس باید ما هم بریم
/ منم بیام ؟
- تو میخوای کجا بیای ؟
+ اتفاقا تو هم باید بیای
ولی چجوری خارج شیم ؟
- یه راه مخفی داره اینجا
+ بریم پس
( میرن به آدرس )
# کسی اینجا هست ؟
یونی ؟
عشقم
+ چی عشق ؟ خیانت کار
آروم باش یونگی
قرمز شدی
- دعا کن دستم بهت نرسه
+ آروم باش
/ من اینجام
# تو اینجایی ، بیا بیرون عزیزم
- ( با یه چوب میره میزنه بهش)
کثافت
+ آروم باش ، نکشش
مال منه
بزار به هوش بیاد
( به هوش میاد )
+ چطوری اشغال
# هی میدونی که تو مال منی ؟
+ من مال هیچ کسی نیستم
من مال خودمم
بدن خودمه
عقل خودمه
و مالکیت خودمه
اون بابای اشغالم مال توعه نه من
# چقدر زر میزنی کنیز
+ چی گفتی ( اعصبانی )
کثافت ( شروع میکنه زدنش )
-ولش کن ات ، آروم باش
/ عشقمو ول کن
- چی گفتی ؟
+ چی گفتی ؟
( با هم )
+ اون مال تو ، این ماله من
- چشم ، شما لب تر کن
چی گفتی اشغال ؟
گفتی عشقم ؟ آره ؟
خیانت کار
/چیه دوستم داری؟
- تو یه خیانت کاری ، اشغال
چجوری تونستی وقتی که توی خونه من بودی ، خیانت کنی ؟
تو مثل خواهرم بودی
/ ولی من به چشم دشمنم میدیدمت
- ( میره سمتش)
( ات اون مرده رو میزنه و یونگی یونی رو )
+ خب حالا امضا میکنی که من مال کسی نیستم
# نه عمرا
+ باشه
یونگی بندازش توی آتیش
# چی؟
- چشم
# باشه ، باشه غلط کردم
امضا میکنم
( امضا میکنه و تموم میشه )
+ میدونی چیه؟
تو باید بمیری
# چی ؟؟
+ میدونی که من ازت متنفرم
و به لطف تو از تمام مردا متنفرم
- بای بای
+ تو و عشقت با هم توی آتیش میسوزین ، من خدمتکار بودم ولی یونی که خدمتکاره برات عشقه
پس با هم بسوزین
( میندازشون تو آتیش )
- خب ات بریم ؟ الان دیگه تو مال منی
+ چی گفتی ؟!
- چی ، نه منظورم این نبود
+ برو گمشو
- نه ات بخدا
+میدونم
ولی من از انیمه زیر اسم کسی باشم متنفرم
دیگه این حرفو تکرار نکن
- باشه
( ات و یونگی میرن خونه و ازدواج میکنن و صاحب فرزند میشن )
و آره دخترم میبینی
مامانت خیلی آدم قویه
تو هم مثل مامانت شو
+ و دنبال کسی برای عشق نگرد
چون تو خودتو داری
به موقعش به انتخاب خودت میری و ازدواج میکنی
و یادت باشه که تو نیازی به کسی نداری و مال خودتیو اگر کسی هم وارد زندگیت شد فقط شریک زندگیت هست نه مالکت
- ۱۰.۵k
- ۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط