کوک قفل کرده بودم

𝖋𝗼𐑕ʈᧉɼ ნ𐑾꧐τꫀ𐑾  ᪶ ۫
թᥑꭉȶ 𝟐𝟎؁


کوک : قفل کرده بودم..
اشکاش سرازیر شدن به هق و هق افتاده بود دستمو روی صورتش گذاشتم و با شصتم دونه به دونه اشکاش رو پاک میکردم

_بلخره زبون باز کردم
کوک: از کجا معلوم شاید نه تنها قلبم بلکه کل وجودم متعلق به تو باشه ... !

هانا : ینی ممکنه ؟!‌
_اوهومم
کوک : نگاهش کردم اما نگاهش کجا بود ..؟ به لبام !
نزدیکش شدم و بوسه ای روی لب.ش گذاشتم و ازش جدا شدم ..
هانا: ینی میشه این لبای خوش فرم رو فقط من ببوسمشون جای ی دختر دیگه ..؟🥹

کوک: اجازشو داری ..
_تو نمی‌تونی لبامو ببوسی ...

" یخ کردم برای چند ثانیه" ؛
هانا: پس..
^ تا خواست ادامه حرفشو بزنه پسر حرفشو قطع کرد و ادامه داد.. :
_تو میتونی جای جای صورتم و بد.نم رو ببوسی ..همش فقط و فقط برای تو ..🫵🏻
" با لبخند ملیحی صورت و موهاش رو نوازش میکردم "

کوک : ایندفعه خودم پا به قدم گذاشتم و بوسه سطحی رو لبش کاشتم که منجر به ی کی.س طولانی شد ؛
دستمو پشت کمرش حلقه کردم و بالا و پایین می‌کشیدم و اون متقابل همینطور که دور گردنم حلقه بود با ناخوناش پشت موهام می‌کشید..

🥞پارت بعدی اسمات داره که داخل کامنتا گذاشته میشه 💄؛ ممنون میشم اون موقع داخل کامنتا پیامی نزارید تا همه راحت بتونن پیداش کنن🥞

ادامه دارد...
.
𝃢ᡣ𐭩𝅦  خوش حال میشم نظراتتونو بدونم ᨸ🍓

ادامه دارد...

☁️ ׂ @xoozen

‌⏝ִ︶⏝ ୨بدون شرایط ୧ ⏝ִ︶⏝
دیدگاه ها (۲)

𝖋𝗼𐑕ʈᧉɼ ნ𐑾꧐τꫀ𐑾  ᪶ ۫թᥑꭉȶ 𝟐𝟏؁_ می‌کشیدیم و اون متقابل همینطور ک...

کامنت نزارید 🙏🏻🙏🏻👇🏻👇🏻👇🏻🫐اسماته بیا تو کامنت🫐

𝖋𝗼𐑕ʈᧉɼ ნ𐑾꧐τꫀ𐑾  ᪶ ۫թᥑꭉȶ 𝟏𝟗؁هانا: با خجالت سرمو تو بغلش فشردم ...

امروز دوپارت اپ میشه خوشگلا!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط