اختلالروانی

#اختلال_روانی
به این چند سال فکر کردم روز اول که ا.ت و تهیونگ هم رو دیدن،

اون روزی که اولین دیت رو رفتن،

روزهایی که بی دلیل برای ا.ت کادو میفرستاد

و در اخر تو همین روز با یک پیام رابطه رو تموم کرد
پیامی که هم برای من و هم برای ا.ت مفهومی نداشت

{اونا منو به زور دارن میبرن اما من همیشه به دوست داشتنت ادامه میدم}
.

خانم رسیدیم

-بله مرسی بفرمایید

پول راننده رو دادم و پیاده شدم

زنگ در رو زدم اما ات جواب نداد
حجم بیشتری نگرانم کرد خداروشکر کلید داشتم در رو باز کردم و دیدم

ا.ت زانوی غم بقل کرده و قاب عکس تهیونگ تو دستشه تا منو دید بلند شدو صورتش رو پاک کرد

-ای وای دختر چیکار کردی با خودت

هیچی من خوبم جدی میگم(با صدای گرفته)

-از صدای گرفته و چشمای پف دارت معلومه

هوم

-چرا در رو باز نکردی بزار حدس بزنم درست مثل پارسال و یا‌حتی سال قبلش دوباره منتظر ساعت00:00 هستی که بهش زنگ بزنی

هوم

-بیخیال دختر....اگه میخاستت تو این دوسال پیداش میشد بعدشم اگرم میومد
تو میخاستی با خانواده ی مافیا وصلت کنی که تقی به توقی خورد روت اسلحه بکشن

هوم

-اعع هوم‌و درد تا همین الانم که صبر کردم و خانوادشو خودشو لو ندادم جای شکر داره بسته پاشو پاشو درست بشین

*زنگ در

کسی قرار بود بیاد؟

-خونه ی توعع از من میپرسی؟نگران نباش سوجو سفارش دادم

اها....من میرم تو تراس
.
.
رفتم تو تراس و مثل سال های قبل بهش زنگ زدم اونم مثل سال های قبل جوابمو نداد تو عالم دلتنگی خودم بودم که صدای جیغ یونا بلند شد.....

#اد.جئون
دیدگاه ها (۲)

شرط پارت بعد۱۵ لایک هر پارت

#اختلال_روانی #پارت.۲11:35.ویوی ا.ت داشتم به قاب عکسم با تهی...

#اختلال_روانیپارت1یونا:هوف بلخره رسیدگی به مریض ها هم تموم ش...

وقتی تو دعوا بهت آسیب میزنن و بیهوش میشینامجون:(بغض کرده) بی...

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط