گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن

گاهی خودت را ... مثل یک کتاب ورق بزن .
انتهای بعضی فکرهایت ( نقطه ..) بگذار که بدانی
باید ... همانجا تمامشان کنی .
بین بعضی حرفهایت ( کاما ،، ) بگذار
که بدانی .. باید با کمی تامل ادایشان کنی .
پس از بعضی رفتارهایت هم ( علامت تعجب !!)
و آخرِ برخی عادت هایت نیز علامت ( سوال ؟؟ )
تا فرصت هست ... خودت را ویرایش کن !
بعضی عقایدت را حذف کن ... اما بعضی را پر رنگ !
هیچ روز زندگیت را سرزنش نکن !
روزِ خوب ... به تو شادی میدهد و روزِ بد ... تجربه !
تتها زمانی صبور خواهی شد که صبر را یک قدرت بدانی نه یک ضعف .
آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست
حوصله ی کوچک و آرزوهای بزرگ است ......
ا
دیدگاه ها (۴)

دلم گرفتهو آرام گریه میکنمآنقدر که صدایم ،از دهانم بیرون نمی...

برای تو می نویسم...تویی که هنوز نیامده ای!تو که حواست به حوص...

چرا کورش را دوست دارم؟عشق من به کورش برای گسترش امپراطوری ای...

چایِ من لبریز و لب دوز است و لب سوز است، آااای!می خوری با من...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط