امیدوارم خوشتون بیاد😊
امیدوارم خوشتون بیاد😊
پارت اول
ییعیت : خب رویا جون بیا بریم مدرسه که ملیس ، جیهان و بقیه منتظر ما هستن
رویا : من هنوز یه چیزی رو نفهمیدم
ییعیت : چه چیزی
رویا : یازگی ، هالیت ، ایلین ، اتاکان ، ایلول و گوزده چرا از خونه رفتن
ییعیت : به خاطر این رفتن چون عموم و زن عموم گفتن تا تموم شدن سال تحصیلی بیان خونشون
رویا :پس تو چرا نرفتی
ییعیت : من نرفتم خونشون چون گفتن من پسر بزرگترم و میتونم تنها زندگی کنم
رویا : اها
ییعیت : ولش کن رویا بیا بریم مدرسه
مدرسه
ییعیت و رویا : سلام
بقیه هم زمان : سلام
لیزگه اومد
لیزگه : سلام داملا
داملا : سلام لیزگه
لیزگه : دلم خیلی برات تنگ شده بود
داملا : منم خیلی دلم برات تنگه شده بود
جیهان : سلام من جیهان هستم
لیزگه : سلام ولی چرا هی تکون میخوری
ملیس : برو کنار سلام من ملیس هستم
لیزگه سلام
لیزگه با همه سلام کرد تا اینکه رسید به رویا و ییعیت
رویا : سلام عزیزم
لیزگه : سلام
ییعیت : سلام
لیزگه : سلام
( اینجا ییعیت و لیزگه عاشق همدیگه میشن ولی نمیتونن به همدیگه بگن )
مهمت اومد
مهمت : سلام لیزگه جونم
لیزگه : سلام مهمت عزیزم
( و اینجا هم مهمت و رویا عاشق هم میشن ولی نمیتونن بهمدیگه بگن )
رجب : بریم سر کلاس
کلاس
استاد مارال :..................
اگه سوالی داشتید بپرسید
پارت اول
ییعیت : خب رویا جون بیا بریم مدرسه که ملیس ، جیهان و بقیه منتظر ما هستن
رویا : من هنوز یه چیزی رو نفهمیدم
ییعیت : چه چیزی
رویا : یازگی ، هالیت ، ایلین ، اتاکان ، ایلول و گوزده چرا از خونه رفتن
ییعیت : به خاطر این رفتن چون عموم و زن عموم گفتن تا تموم شدن سال تحصیلی بیان خونشون
رویا :پس تو چرا نرفتی
ییعیت : من نرفتم خونشون چون گفتن من پسر بزرگترم و میتونم تنها زندگی کنم
رویا : اها
ییعیت : ولش کن رویا بیا بریم مدرسه
مدرسه
ییعیت و رویا : سلام
بقیه هم زمان : سلام
لیزگه اومد
لیزگه : سلام داملا
داملا : سلام لیزگه
لیزگه : دلم خیلی برات تنگ شده بود
داملا : منم خیلی دلم برات تنگه شده بود
جیهان : سلام من جیهان هستم
لیزگه : سلام ولی چرا هی تکون میخوری
ملیس : برو کنار سلام من ملیس هستم
لیزگه سلام
لیزگه با همه سلام کرد تا اینکه رسید به رویا و ییعیت
رویا : سلام عزیزم
لیزگه : سلام
ییعیت : سلام
لیزگه : سلام
( اینجا ییعیت و لیزگه عاشق همدیگه میشن ولی نمیتونن به همدیگه بگن )
مهمت اومد
مهمت : سلام لیزگه جونم
لیزگه : سلام مهمت عزیزم
( و اینجا هم مهمت و رویا عاشق هم میشن ولی نمیتونن بهمدیگه بگن )
رجب : بریم سر کلاس
کلاس
استاد مارال :..................
اگه سوالی داشتید بپرسید
۷.۹k
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.