کیوت ولی خشن پارت

کیوت ولی خشن پارت ۴

یه روز مثل همیشه با آلارم گوشیت از خواب بیدار شدی و رفتی دستشویی تا مسواک بزنی و دست و صورتتو بشوری بعدش موهاتو شونه کردی و با کلیپس بستی به سمت آشپزخونه رفتی تا صبحونه بخوری در یخچال رو باز کردی و در کمال تعجب چیزی برای خوردن نبود
ا.ت : هعیییی زندگی ولش کن بجاش فقط یه قهوه میخورم
بعد قهوتو درست کردی و خوردی چون پنج شنبه بود و کار خاصی نداشتی رفتی یه دوش گرفتی و موهاتو خشک کردی
و باز هم مثل همیشه گوشیتو برداشتی و خودتو پرت کردی رو تخت


همون لحظه در مخفیگاه کوک

یه مرد در میزنه
کوک : بیا تو
مرده : سلام قربان
کوک : چیشد پیداش کردین یا باید کاری رو بکنم که دلم نمیخواد
مرده : قربان خیالتون راحت پیداش کردیم
کوک : اولین باره که تونستی یه کارو خوب انجام بدی حالا کجا هست ؟
مرده : توی بوسان آدرس خونش هم ..........(نمیدونم چی بگم ) هست اگه دستور بدین میتونم چند نفرو بفرستم که بیارنش اینجا
کوک : لازم نکرده باید خودم بیام
مرده : اما قربان .....
کوک : رو حرف من حرف زدن یعنی اینکه قبر خودت رو کندی
مرده : چشم قربان

پارت بعد میره برای عصر فعلا بای ♡
دیدگاه ها (۰)

کیوت ولی خشن پارت ۵ساعت ۶ بود که هوا کاملا تاریک شده بود تو ...

کیوت ولی خشن پارت ۶کوک توی ذهنش : وقتی داشتم میومدم بیرون هم...

کیوت ولی خشن پارت ۳دو روز بعد فرار کردنت یه مرد در میزنهکوک ...

کیوت ولی خشن پارت ۲از دستش فرار کردی و در حین راه خیلی بهت ز...

کیوت ولی خشن پارت ۱۵اونم سرعت ماشینو کم کردو تو رو کشوند رو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط