پارت نهم

پارت نهم



پرش زمانی ظهر


ا/ت ویو
_رفتم تو اتاق دیدم یه عالمه میکاپ ارتیست فلان اینا اومدن منو درست کنن هیو همشون بهم هجوم اوردن
_یااااا چتونه
*اقا گفتن باید آمادتون کنیم
_ودف اقا هااا کوک رو میگی
*بله جناب جئون گفتن
_یک ساعت فقط رو صورتم بودن بعدشم موهام
_لباس باز کردم دیدم عهه چه سلیقه داره چقدر قشنگهههه🥰🥰
(عکس لباس پست بعدی)


پرش زمانی موقع مهمانی

_رفتم بیرون کوک رو دیدم واوووو چقدر جذاب شده😁😁
+هلو لیدی
_سلام
+افتخار میدید؟
_البته چرا که نه
_رفتیم پایین کلییی آدم بودن
+توجه کنید
+اومدم اینجا شخصی رو بهتون معرفی کنم ایشون ا/ت عشق من من میخوام در حضور شما ازش خاستگاری کنم.
_جلوم زانو زد گفت
+ماییلید ادامه عمرتون با من شرک بشید لیدی
_بلههههه(با زوق)
_بلند شد بوسیدم شوک بودم همراهی نکردم لب پایینم رو گاز گرفت همراهی کردم.

پرش زمانی بعد مهمانی
_نمیره توووو تنگههه عاحححححح
_آخیش رفت چه انگشتر تنگی بودا

(#منحرف_نباشیم)

ادامه پارت بعدی

شرطا

40 کامنت
30 لایک

هزار بار گفتم شرطا کامل شه میزارم♥♥