عشق ابدی

عشق ابدی🍻
پارت :1

ویو جینا :

نمیدونم چطوری سر از جنگل درآوردم فقط اینو یاد میاد که کلی ویسگی خورده بودم بارون شدید بود کل لباسام خیس شده بود گیج شده بودم جنگل تو سکوت عمیقی بود یه جورایی ترسیده بودم داشتم می دویدم که پام به دخت گیر کرد و افتادم هوا سرد بود تشنم بود آخرین چیزی که دیدم یه پسر خوش تيپ و هیکلی بود....


ویو جونگ کوک :

اعصابم خورد بود داشت بارون میبارید جنگل تو سکوت عمیقی بود داشتم قدم میزدم که دیدم یکی افتاده رو زمین به سمتش رفتم و به صورتش خیره شدم یکم آشنا میومد دست زدم به سرش دیدم تب داره و از هوش رفته بلندش کردم و دویدم سمت ماشین در ماشینو باز کردم گذاشتمش تو ماشین و خودمم سوار شدم و..........


از نظرتون قشنگ بود تو کامنتا بهم بگین❤️
اگه خوشتون اومد لایک و کامنت فراموش نشه


تهکوک
دیدگاه ها (۰)

عشق ابدی 🍻 پا...

شاید یه ذره دیر پارت بزارم به خاطر مدرسه اینا اگر هم دیدین د...

معرفی فیکاسم فیک : عشق ابدی🍻شخصیت های اصلی : پارک جینا و جئو...

سلام عشقای من ببخشید نبودم ویسگونم حذف شده بود و مرسی که حما...

{مافیای من}{پارت ۶}ویو تهیونگ # بعد کلی حرف زدن با یونگی بلن...

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 4 " ویو جونگکوک : وقت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط