من می روم ز کوی تو و دل نمی رود

من می روم ز کوی تو و دل نمی رود
این زورق شکسته ز ساحل نمی رود

گویند دل ز عشقِ تو برگیرم ای دریغ
کاری که خود ز دستِ من و دل نمی رود

گر بی تو سوی کعبه رود کاروانِ ما
پیداست آن که جز رهِ باطل نمی رود

در جست و جوی روی تو هرگز نگاهِ من
بی کاروانِ اشک ز منزل نمی رود

خاموش نیستم که چو طوطی و آینه
آن روی روشنم ز مقابل نمی رود‌

دیدگاه ها (۲)

قلب عاشق پیشه از هجرت شکایت میکندغصه های بی تو بودن را روایت...

از کنار من افسرده تنها تو مرو دیگران گر همه رفتند خدا را تو ...

قاب عکسی کهنه ام در گنجه پیدا کن مرابر غبار صورتم دستی بکش‌؛...

امشب عروسش می شوی…من دوستت دارم هنوز!بی من چه شیرین میروی…من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط