دل به تو دادم ولی گویا تو بازی میکنی
...
دل به تو دادم ولی گویا تـو بازی میکنی
گر چه گه گاه با دلم بنـده نـوازی میکنی
در دلم با شوق تو شبهـا بهـاری میشود
در بهـار سبز دل هم صحنه سازی میکنی
چشمتو همچون غزال و من گرفتار به آن
در تب چشمان تو هستم چه نازی میکنی
در دل رنجـور من تنـها تویی بانـوی عشق
با دل افسـردهام چُون نکتهسازی میکنی
تو گلی سرشـار از عـطری و من پاییـز غم
در نگاهم رویتوست مویت ایازی میکنی
بس جفا کردی مرا در خود رهایم ساختی
گر چه در خود سوختم اما توازی میکنی
این غریب راه را در موج چشمت کُشتهای
گو که غـرق تو شـده دل آب بازی میکنی
گر تب مژگانت ای عشق عالمی را سوخته
من به مژگان تو بنـدم چاره سازی میکنی
تار دل شـد پاره از ایـن بـی محلی کردنت
من بهسوی خاک وتو با خاک بازی میکنی
تابهکی عصیانکنی برجان اینمحزون راه
زخمه برما میزنیخود خرقهبازی میکنی
در میان قلب خود جز من کسی را داشتی
گرچه با احساس منهم غمزهبازی میکنی
سوختم از داغ لبهای توچون آتشفشان
سوختنفارسیاست تواعرابتازی میکنی
من اسیر زلف شب در بیت اشعارت غریب
باز دل را باختم چُـون قاب بازی میکنی؟
هر چه در دل داشتم بر یک نگاهت باختم
زخمخنجرخوردهام از تو چهنازی میکنی
گاهافسردی «ندا» را با غرورتسوخت دل
ازچه با من سنگ دل اینقدر بازی میکنی #سروده_های_عاشقانه
دل به تو دادم ولی گویا تـو بازی میکنی
گر چه گه گاه با دلم بنـده نـوازی میکنی
در دلم با شوق تو شبهـا بهـاری میشود
در بهـار سبز دل هم صحنه سازی میکنی
چشمتو همچون غزال و من گرفتار به آن
در تب چشمان تو هستم چه نازی میکنی
در دل رنجـور من تنـها تویی بانـوی عشق
با دل افسـردهام چُون نکتهسازی میکنی
تو گلی سرشـار از عـطری و من پاییـز غم
در نگاهم رویتوست مویت ایازی میکنی
بس جفا کردی مرا در خود رهایم ساختی
گر چه در خود سوختم اما توازی میکنی
این غریب راه را در موج چشمت کُشتهای
گو که غـرق تو شـده دل آب بازی میکنی
گر تب مژگانت ای عشق عالمی را سوخته
من به مژگان تو بنـدم چاره سازی میکنی
تار دل شـد پاره از ایـن بـی محلی کردنت
من بهسوی خاک وتو با خاک بازی میکنی
تابهکی عصیانکنی برجان اینمحزون راه
زخمه برما میزنیخود خرقهبازی میکنی
در میان قلب خود جز من کسی را داشتی
گرچه با احساس منهم غمزهبازی میکنی
سوختم از داغ لبهای توچون آتشفشان
سوختنفارسیاست تواعرابتازی میکنی
من اسیر زلف شب در بیت اشعارت غریب
باز دل را باختم چُـون قاب بازی میکنی؟
هر چه در دل داشتم بر یک نگاهت باختم
زخمخنجرخوردهام از تو چهنازی میکنی
گاهافسردی «ندا» را با غرورتسوخت دل
ازچه با من سنگ دل اینقدر بازی میکنی #سروده_های_عاشقانه
- ۲.۰k
- ۱۳ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط