(:Gone:) Part 1
جونگ کوک ویو
صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم اصلا دلم نمیخواست بیدار شم اما کلی کار دارم واسه همین بلند شدم دست وصورتمو شستم صبحونه خوردم خواستم آماده شم که گوشیم زنگ خورد
ب/ک : سلام پسرم خوبی
+ : سلام بابا ممنون
ب/ک : امشب ساعت 6 حتما خونه باش
+:باشه
(پایان جونگ کوک ویو)
(فلش بک به دیروز)
×:چیکار کنم همه چیمو باختم
ب/ک : من تا بتونم کمکت میکنم هرجور شده باید برگردی سر شرکت
×: چجوری
ب/ک: با ازدواج سانا و کوک هوم نظرت چیه (شما بابای کوکو تصور کنین تمام جملات رو با یک لبخند مرموز میگه)
× : عالی میشه
(پایان فلش بک )
ببخشید کم بود امروز سرم خیلی خیلی شلوغه واسه همین تا بتونم پارت دیگه رو آپ میکنم حمایتا فراموش نشه
صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم اصلا دلم نمیخواست بیدار شم اما کلی کار دارم واسه همین بلند شدم دست وصورتمو شستم صبحونه خوردم خواستم آماده شم که گوشیم زنگ خورد
ب/ک : سلام پسرم خوبی
+ : سلام بابا ممنون
ب/ک : امشب ساعت 6 حتما خونه باش
+:باشه
(پایان جونگ کوک ویو)
(فلش بک به دیروز)
×:چیکار کنم همه چیمو باختم
ب/ک : من تا بتونم کمکت میکنم هرجور شده باید برگردی سر شرکت
×: چجوری
ب/ک: با ازدواج سانا و کوک هوم نظرت چیه (شما بابای کوکو تصور کنین تمام جملات رو با یک لبخند مرموز میگه)
× : عالی میشه
(پایان فلش بک )
ببخشید کم بود امروز سرم خیلی خیلی شلوغه واسه همین تا بتونم پارت دیگه رو آپ میکنم حمایتا فراموش نشه
۶.۱k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.