پارت نهم

پارت نهم

صبح ساعت ۵:۲۰ دقیقه

مینا : انیاسو (خمیازه)
رییس: اییش نگا نگا انگار دیشب خوب نخابیدی ۲۰ دقیقه دیر اومدی
مینا: تا صب کابوس دیدم اه ..
تهیونگ: همم امید وارم زندگیتونم مث کابوساتون نشه😏
مینا: تا شما هستین من همین الانشم توی کابوسم ..
رییس: خب بریم دیگ وقته پروازمونه..

تو هواپیما مینا خابید کنار پنجره تنها نشسته بود و گرف خابید(مث منه😑) تهیونگ و رییس چو هم داشتن مسائل کاری حرف میزدن رییس هم سرشو گذاشت تا یکم استراحت کنه که نگا تهیونگ رو مینا ثابت موند و زیر لب گفت: بخاب کوچولو ! شاید آخرین خاب آرامش بخشت باشع هه😏


دقایقی دیگرر در جزیرع ججو @

مینا: هاااا(خمیازه و کشش عظلات) بلخره رسیدیم وابیییی که چقدر خسته شدمم
تهیونگ: تو‌که‌کل مسیر رو گرفتی خابیدی چخبرته همش خسته ایی گشاد؟!😂
مینا: ب تو‌چ سرت تو‌لاک خودت باشع
تهیونگ: باشع
رییس: خب بریم هتل بگیریم
مینا: موافقم هر کدوم اتاق جداگونه😊
تهیونگ: نوچ .. تا وقتی من خونه دارم‌چرا هتل بریم خونه ویلایی خودم
رییس: نع دیگ‌زحمت ندیم ب شما
تهیونگ:حق اعتراض ندارین بلخره همکاریمم😉
مینا: میگماا حق با رییسمه بهتره بریم هتل چون اکیپ ما عم اومدن نگاا
تهیونگ: اشکال نداره .. ولی اونقدر بزرگه اتاقاشم زیاده میریم اونجا دیگ بهانه ایی نیس ..

جیهوپ(بایس جدیدمه😌): سلام ما اومدیم
یونا: سلام .. سلام مینااا
مینا: سلامم نفسمم بلخره اومدی حوصلم سر رفته بود بدون تو عشجمم
یونا: منم 😞☺️
تهیونگ: خیلی خب دیگ بسه .. بریم دیگ دو ساعته موندیم تو فرودگاه
رییس: خیلی خب بریم .. بیایین بچه هاا

یونا: راستی چطور بود ...(حرفای چرت و پرت دخترونه دیگ حسش نی بنویسم😑😅)

لایک و کامنت 🔥

برم دیگ بکپم اینم از ۴ پارتت چشام دیگ باز نمیشن ساعت داره ۶ صبح میشه امیدوارم خوشتون بیایید بایی✨🗽🐇
دیدگاه ها (۹)

پارت دهم (راستی بچه ها جیهوپ و تهیونگ باهم از شرکت تهیونگ‌او...

پارت یازدهمم تهیونگ: کی هرزه بازیت تموم میشه ؟!مینا: ببخشید؟...

پارت هشتم مینا: ببین .. هیچوقت نمیزاری حرف بزنم بعد منو هرزه...

پارت هفتم صبح رفتم همون شرکت کوفتی انگا آدم‌کم بود واسه شراک...

پارت ۹۸ فیک ازدواج مافیایی(پارت آخر)

پارت ۲۹ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط