پارت هشتم

پارت هشتم

مینا: ببین .. هیچوقت نمیزاری حرف بزنم بعد منو هرزه خطاب میکنی هرزه تویی و اون مادری که تورو
تهیونگ: خفه شووو! زنیکه گمشو بیرون تا نگفتم اخراجت کننن
مینا: هر غلطی میخای بکن گمشووو

مینا رفت بیرون و در رو محکم کوبید ..

تهیونگ: ی غلطی بهت نشون بدم که خودتت کیف کنی صبر کن دارم برات ... الو آقای چو ؟! بله منم میخاستم دربارع اینکه ...


مینا: چییییی؟! قراره بریم جزیره ججو اونم با کی ؟! آقای کیم؟! هه من نمیام
رئیس: نیای اخراجی..
مینا: شما نمیتونین منو مجبور به سفر کنین در حالی که کلی کار سرم ریخته اینجا
رییس: تو دستیار منی و بایدم بیایی .. در ضمن اونجا هم کار میکنیم هم ی حال و هوامون عوض میشه
مینا: حال و هوامون امید وارم زهرمارمون نشه با تهیونگ(زیر لب)
رییس: ها؟! چیزی گفتی؟!
مینا: نه🙂
رییس: خوبه برو خونه ما صب ساعت ۵ حرکت میکنیم قبل از اینکه خورشید طلوع کنه ..
مینا: بیخیاللل چرا انقدر زود اخه کله صبحی!!
رییس: غر نزن .. برو خونه چاوو (خدافظ فرانسوی)
مینا: چاوو😒


لایک و کامنت🔥
صبح ساعت ۵ و من دارم هنوز فیک مینویسم ایول ب خودم سه پارت آپ کردم🚶‍♀
دیدگاه ها (۷)

پارت نهم صبح ساعت ۵:۲۰ دقیقه مینا : انیاسو (خمیازه)رییس: ایی...

پارت دهم (راستی بچه ها جیهوپ و تهیونگ باهم از شرکت تهیونگ‌او...

پارت هفتم صبح رفتم همون شرکت کوفتی انگا آدم‌کم بود واسه شراک...

پارت ششمویو مینا چن هفته اس ی شرکت پیدا کردم و توش کار میکنم...

:تهیونگ: اون موضوع رو بسپار به من، من حلش می کنما/ت: خب ...

#عشق_جنایت 🔪پارت 19تهیونگ:خوب زیاد فکر و خیال نکن...(تهیونگ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط