پارت نه
پارت نه
دیدم اون کوک بود که اومد تو پاشدم گفتم
کوک خوبی چیکار میکنی مگه اتاق در نداره
که یهو اومد و منو چسبوند به دیوار و گفت
کوک، ا.ت من از این کارت خوشم نمیاد
ا.ت، کوک ولم کن مگه من چیکار کردم
کوک، کاری که من خیلی بدم میاد چرا هر شب باید شوگا پیشت باشه چرا هر وقت بقیه میخوان گردنتو نشونشون میدی ها (داد)
ا.ت، ولم کن کوک مگه من چیکار کردم بعدشم به تو چه ،
که کوک خواست منو ببوسه که من از زیر دستش در رفتم
کوک، بالاخره یکار میکنم فقط مال من باشه اون گردن اون بغلا وتو هر چیزی که تو توش هستی و رفت
ا.ت، چی شد الان چی گفت وایییی خدا من دارم دیوونه میشم ولش اصلا من تازه یکم آرامش گرفتما
کوک ویو
کل این یه هفته با خودم تنها بودم و از دور از.تو تحت کنترل داشتم اون اون منو عاشق خودش کرده من نمیخوام کسی از خونش بخوره پس میرم پیشش. ومیگم
شوگا ، پدر با من کار داشتین
پ.ش، اره بیا ام شب یه مهمونی هست که تو و برادرات و خانواده مادریت هم هستن بیایا من حوصله مامانتو ندارم و اینکه ا.تم با خودت بیار
شوگا ، چشم
رفته خونه
بچه ها بیاین پایین ببینم ام شب خونه مامانینا دعوتیم ا.ت تو هم میای پدرم میخواد با هات آشنا شه
ا.ت ، باشه
همه ، باشه
شوگا ، خب دیگه چرا منو نگاه میکنید برین دیگه
ا.ت ویو
رفتم اتاق و رفتم حموم و بعد اومدم و موهامو درست کردم و لباسم که از قبل آماده کرده بدم پوشیدم (میزارم )...بقیش جانشد آلان میزارم بچه ها لباس و مدل موی ا.ت هم تو بعدی میزارم
دیدم اون کوک بود که اومد تو پاشدم گفتم
کوک خوبی چیکار میکنی مگه اتاق در نداره
که یهو اومد و منو چسبوند به دیوار و گفت
کوک، ا.ت من از این کارت خوشم نمیاد
ا.ت، کوک ولم کن مگه من چیکار کردم
کوک، کاری که من خیلی بدم میاد چرا هر شب باید شوگا پیشت باشه چرا هر وقت بقیه میخوان گردنتو نشونشون میدی ها (داد)
ا.ت، ولم کن کوک مگه من چیکار کردم بعدشم به تو چه ،
که کوک خواست منو ببوسه که من از زیر دستش در رفتم
کوک، بالاخره یکار میکنم فقط مال من باشه اون گردن اون بغلا وتو هر چیزی که تو توش هستی و رفت
ا.ت، چی شد الان چی گفت وایییی خدا من دارم دیوونه میشم ولش اصلا من تازه یکم آرامش گرفتما
کوک ویو
کل این یه هفته با خودم تنها بودم و از دور از.تو تحت کنترل داشتم اون اون منو عاشق خودش کرده من نمیخوام کسی از خونش بخوره پس میرم پیشش. ومیگم
شوگا ، پدر با من کار داشتین
پ.ش، اره بیا ام شب یه مهمونی هست که تو و برادرات و خانواده مادریت هم هستن بیایا من حوصله مامانتو ندارم و اینکه ا.تم با خودت بیار
شوگا ، چشم
رفته خونه
بچه ها بیاین پایین ببینم ام شب خونه مامانینا دعوتیم ا.ت تو هم میای پدرم میخواد با هات آشنا شه
ا.ت ، باشه
همه ، باشه
شوگا ، خب دیگه چرا منو نگاه میکنید برین دیگه
ا.ت ویو
رفتم اتاق و رفتم حموم و بعد اومدم و موهامو درست کردم و لباسم که از قبل آماده کرده بدم پوشیدم (میزارم )...بقیش جانشد آلان میزارم بچه ها لباس و مدل موی ا.ت هم تو بعدی میزارم
۴.۸k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.