فیک فندق من❣️🌰
فیک فندق من❣️🌰
Part 1
ویو کوک
داشت بش تجاوز میکرد...سریع اصلحمو که کناره شلوار بود رو درآوردم و بوم داخل مغزش زدم افتاد رو دختره جیغ دختره بیشتر شد رفتم مردرو از روش درآوردم
هیونا:هقققق کم...ک..ک..مک هق
کوک هیس آروم باش
رفتم نزدیکش بغلش کنم ازم دور شد
هیونا:نکننن. نن لط فاً ازم دو..ر ش.شو میتررسم
کوک:نترس کاری بات ندارم
آروم بغلش کردم خیلی سبک بود انگار یه پر رو بلند کرده بودم خودشو سفت گرفته بود لباسمو چنگ زده بود و میلرزید
کوک:هیشش آروم
از در پشتی رفتم بیرون ماشینم داخل اونجا گذاشته بودم در ماشینو باز کردم که لباسمو بیشتر چنگ زد هه انگاری نمیخواد جدا شه ازم همونجوری که بغلم بود سوار ماشین شدم هردو پاهاش سمت چپ و راستم بودو سرشو رو شونم گذاشتو گریه میکرد
کوک:هی فندق بگو ببینم اسمت چیه؟
هیونا:اسمم هق هیوناس
کوک:چه اسم کیوتی چند سالته کوچولو
هیونا:۱۴
وات ۱۴سالش بود با این هیکل کوچولو حداقل بای۶سالش میومد
هیونا:من فندق نیستم هق بابایی هق بهم میگف من یه هر#زم ینی چی؟
چی؟!
به این بچه میگفت...ای خداا
کوک:اسم بابات چیه؟
هیونا:هیوک،کیم هیوک
درست بود کیم هیوک میشناخش یه مرد نیز کثیف داخل بار ها همش بود پس یه دختر هم داشت....
.
.
.
.دوستان جای بدی کات که نکردم پارت بعدی ساعت۳میزارم ....واینکه از کلمه بعدی اصا خوشم نمیاد ممنون میشم با کامتای پر انریژیتون بمنم انرژی بدید لایک یادتون نره دوزتان دووووووستووون دارممممم❣️❣️❣️🌰🌰
Part 1
ویو کوک
داشت بش تجاوز میکرد...سریع اصلحمو که کناره شلوار بود رو درآوردم و بوم داخل مغزش زدم افتاد رو دختره جیغ دختره بیشتر شد رفتم مردرو از روش درآوردم
هیونا:هقققق کم...ک..ک..مک هق
کوک هیس آروم باش
رفتم نزدیکش بغلش کنم ازم دور شد
هیونا:نکننن. نن لط فاً ازم دو..ر ش.شو میتررسم
کوک:نترس کاری بات ندارم
آروم بغلش کردم خیلی سبک بود انگار یه پر رو بلند کرده بودم خودشو سفت گرفته بود لباسمو چنگ زده بود و میلرزید
کوک:هیشش آروم
از در پشتی رفتم بیرون ماشینم داخل اونجا گذاشته بودم در ماشینو باز کردم که لباسمو بیشتر چنگ زد هه انگاری نمیخواد جدا شه ازم همونجوری که بغلم بود سوار ماشین شدم هردو پاهاش سمت چپ و راستم بودو سرشو رو شونم گذاشتو گریه میکرد
کوک:هی فندق بگو ببینم اسمت چیه؟
هیونا:اسمم هق هیوناس
کوک:چه اسم کیوتی چند سالته کوچولو
هیونا:۱۴
وات ۱۴سالش بود با این هیکل کوچولو حداقل بای۶سالش میومد
هیونا:من فندق نیستم هق بابایی هق بهم میگف من یه هر#زم ینی چی؟
چی؟!
به این بچه میگفت...ای خداا
کوک:اسم بابات چیه؟
هیونا:هیوک،کیم هیوک
درست بود کیم هیوک میشناخش یه مرد نیز کثیف داخل بار ها همش بود پس یه دختر هم داشت....
.
.
.
.دوستان جای بدی کات که نکردم پارت بعدی ساعت۳میزارم ....واینکه از کلمه بعدی اصا خوشم نمیاد ممنون میشم با کامتای پر انریژیتون بمنم انرژی بدید لایک یادتون نره دوزتان دووووووستووون دارممممم❣️❣️❣️🌰🌰
۹.۴k
۲۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.