باش مرد میشم

باش مرد میشم
هرموقع شدی بهت یاد میدم
بچه ها بیان شام
چشم
فردا عروسی میگیریم
فردا تو با میا جون باید برین خرید لباس
باشه حتما
هودی سفید با شلوار کوتاه تنم بود و روی میز داشتیم شام می‌خوردیم که حس کردم دستی نزدیک بام شد و داشت می‌خورد به جا خصوصیم
اهههههه
چی شود
هیچی خفه شدم
بله اون دست تهیونگ بود
صبح روز بعد
***
داشتم به چند تا از شاگردام رقص یاد میدادم که
سلام تهیونگ شی بریم
تو ایجا چه کار میکنی
مگه بابا دیشب بهت نگفت
بابا بهش بگو آقای کیم
چشم
بریم
چند دقیقه بعد
تقق
بله به فرمایید
ما آمدیم لباس بخریم
چه زوج قشنگی
ما زوج نیستیم
ما خواهر و برادریم
نه نیستم غریبه هستیم
تهیونگ شی ؟
خوب برای خانم این لباس قهوای برا زندست
نه بهش صورتی بدین
با عصبانیت ( تهیونگ شی چه کار میکنی من صورتی دوست ندارم من طرح کلاسیک دوست دارم )
همون صورتی خوبه
لذت میبری نه
آره
یعنی از اذیت کردن من اینقدر خوش حال میشی ؟
چرا که نه
و برای شما کت شلوار سیاه
خوبه همینا می‌خریم
شب موقع عروسی
تهیونگ شی بیام تو ؟
آره بیا
واییییییییییی لیامثل فرشته ها شده بود رومو کردم اونور چون ممکن بود بهش تجاوز کنم
تهیونگ شی چیزی شده ؟
نه فقط
بلند شدم و یکی از پیراهنمو انداختم دورش
تهیونگ شی چرا آماده نشدی
من نمیام
یعنی چی ؟
تهیونگ شی هر کاری بگی میکنم فقط بیا
لخت شو
جانم
لخت شو
باشه
شروع کرد به در آوردن لباس هاش یعنی این دختر اینهمه مادرشو دوست داشت
خوبه ؟
کاملا لخت بود به جز شورتش و سوتینش
خوبه دیگه نه تهیونگ شی ؟
داشتم تحریک میشدم افتادم روش
زود گمشو
چرا تهیونگ شی ؟
اگر گمنشی بهت تجاوز میکنم
اما ما خواهر و برادریم
کی گفته ؟
پس میای
برو بیرون
باشه از روم بلند شو تا برم
باشه
سریع رفت بیرن
چند دقیقه بعد
تهیونگ شی تو آمدی آره
وای خدای من اون لوپ منو بوسید
دوست دارم
اما من ندارم دیگه هم بوسم نکن
چرا ؟