Drunk

(دوتا درخواستی رو دارم جمع میکنم باهم بهتون تحویل بدم)
ساعت سه صبح بود که سونگمین وارد خوابگاه شد، کاملا بوی الکل میداد و مست بود
هیونجین رو کاناپه داشت فیلم میدید و فلیکس کنارش بود...سونگمین که حسابی مست بود هیونجین رو با لینو اشتباه گرفت، رفت روی پاهای هیون نشست و بغلش کرد
SM: لینو دلم برات تنگ شده
لینو در همین حین وارد هال شد و قسمتی که سونگمین اسمش رو گفته بود نشنیده بود و با دیدن اینکه پاپی کوچولوش روی پاهای مرد دیگه ای نشسته و از دلتنگی حرف میزنه باعث شد خیلی حسادت کنه و برگرده به اتاقش، سونگمین همینطور داشت قربون صدقه ی لینو میرفت که فلیکس گه از حسادت قرمز شده بود گفت
FL: باشه حالا برو تو اتاقت
سونگمین سری تکون داد و رفت تو اتاق خودش و لینو که با اون گربه کوچولوی اخمو که داشت چیزی مینوشت مواجه شد...سونگمین که مست بود رفت توی بغلش
SM: چاگیاااااااا...دلم برات تنگ شده!
LK: مطمئنی؟ این حرفو به هیون هم زدی
SM: واقعا؟ من فکر کردم اون تویی چاگی
سونگمین محکم تر بغلش کرد
قلب لینو دووم نیاورد نسبت اون کیوتی های پاپیش بی تفاوت باشه و از سر حسادت تا تونست روی گردن سونگمین کیس مارک گذاشت و بیشتر پیش نرفت چون سونگمین مست بود و نمیخواست سوء استفاده بکنه