پارت ۲۷
پارت ۲۷
فیک جونگکوک
( ازدواج اجباری مافیایی)
یورا : کوک میشه بریم پیش جیمین لطفا اونموقع اینجوری اومدیم بد شد
کوک : باشه بریم
یورا از ذوق زیاد گردن کوک رو میبوسه
کوک : یبار دیگه
یورا : نننهه
کوک : لطفا ( کیوت )
یورا دوتا بوسه دیگه میزاره که کوک لباس رو میبوسه یورا از روی پای کوک باند میشه
یورا : اون لباس رو دوست دارم بهتره تمومش کنیم
کوک : پوزخنده
یورا : من میرم آماده شم
کوک : باشه ( خنده )
یورا یه لباس سریع پوشید خیلی کم آرایش کرد موهاش رو بست و رفت پایین من آمادم
کوک: من باید آماده شم
یورا : اوک
کوک اومد پایین
یورا : حاضر شدی؟
کوک : اره دیگه
یورا : چقدر زود
کوک : آخه من همجوره خوشگلم
یورا : الان تیکه انداختی
کوک : یجوریایی
یورا : اوک بیا بریم
رسیدم دم در من مثل سگ دویدم به سمت عمارت
کوک : آروم الان میوفتی
یورا میرسه به در عمارت و میگه
یورا : دیدی هیچی نشد
کوک میرسه و یورا زنگ در عمارت رو میزنه و جیمین درو باز میکنه
جیمین: گاو تو اینجا چیکار میکنی
یورا : منم از دیدت خوشحالم داداش حالا گمشو کنار
پایان پارت ۲۷
فیک جونگکوک
( ازدواج اجباری مافیایی)
یورا : کوک میشه بریم پیش جیمین لطفا اونموقع اینجوری اومدیم بد شد
کوک : باشه بریم
یورا از ذوق زیاد گردن کوک رو میبوسه
کوک : یبار دیگه
یورا : نننهه
کوک : لطفا ( کیوت )
یورا دوتا بوسه دیگه میزاره که کوک لباس رو میبوسه یورا از روی پای کوک باند میشه
یورا : اون لباس رو دوست دارم بهتره تمومش کنیم
کوک : پوزخنده
یورا : من میرم آماده شم
کوک : باشه ( خنده )
یورا یه لباس سریع پوشید خیلی کم آرایش کرد موهاش رو بست و رفت پایین من آمادم
کوک: من باید آماده شم
یورا : اوک
کوک اومد پایین
یورا : حاضر شدی؟
کوک : اره دیگه
یورا : چقدر زود
کوک : آخه من همجوره خوشگلم
یورا : الان تیکه انداختی
کوک : یجوریایی
یورا : اوک بیا بریم
رسیدم دم در من مثل سگ دویدم به سمت عمارت
کوک : آروم الان میوفتی
یورا میرسه به در عمارت و میگه
یورا : دیدی هیچی نشد
کوک میرسه و یورا زنگ در عمارت رو میزنه و جیمین درو باز میکنه
جیمین: گاو تو اینجا چیکار میکنی
یورا : منم از دیدت خوشحالم داداش حالا گمشو کنار
پایان پارت ۲۷
۱۱.۸k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.