غریباننه پارت ¹⁸
غریباننه پارت ¹⁸
دستامو برد بالای سرم و قالب یخو روی گردنم و رونم میکشید
_اه نه نه ولم کن اخخخ درد دارم بسه ولم کن تورو به هرکی میپرستی
+اوممم چقد رونت خوب بوده
برگردوندم و داگ استایل نگهم داشت
و فرو کرد..
_اهههه اروم تامییییی
کمکم کن
از شدت جیغ زدن از گلوم خون میومد
+اوووم لذت ببر چون دیگ نمیتونی بشینی..
یسسسس
صبح روز بعد از شدت گریه و جیغ خط های غیر طبیعی رو کنار لبم حس کردم
_ن...نه نمیتونم پاشم
ک..کمک
هنوز خونریزی داشتم فوری با تام تماس گرفتم ک بیاد دنبالم
#تق تق تق خانم حالتون خوبه ؟
_گمشو بیرون بی لیاقت
#ببخشید
_گمشو گفتم(صدای کاملا خسته و غیر عادی)
تامی داره میاد دنبالم بگو منو ببرن پایین
#خانم ولی..
_ولی و چی اگذمن خانمتم منو ببر پایین
بلندم کردو بردم پایین
تام وقتی اون چهره منو دید کاملا شوکه شد و دلش لرزید
بدون اینکه چیزی بپرسه منو برد درمانگاه
°اقای تام کالیزن؟
•بله بفرمایین؟
°لطفا از داروخانه دارو هارو برام بیارید
•بله فقط خانم دکتر حالش چطوره؟
°ضربه بدی بع رحمش خورده و باعث شده رحمش زخم شه
و شاید بچه گیرش نیاد
چون یع ¹⁰ روز پیش حامله بوده و الان جنین داخل رحمش از بین رفته واسه ضربه ک به رحمش خورده داخل پروندش زدن سقط جنین
•الان خودش خوبع؟
°بله فقط رعایت کنید زیاد رابطه خشن نداشته باشید چون مشکلات بزرگی ایجاد میکنهویو تامی
(کثافت عوضی بع این زودی باکرگی شو ازش گرفت و تو این سن کمش مریضش کرد من باهاش ²سال تو رابطه بودم دستم بهش نخورد)
دارو هارو مصرف کردم و یکمک حالو روزم بهتر شده رفتیم خونه تام
•عزیزم روبی؟
_ب..بله
•استراحت کن تا برات شیر موز بیارم
_میل ندارم بیا بشین
•باشه
تام کنارم نشست و باهام صحبت کرد
•ناراحت نباش تو وقتی دیدی اون بلا رو سر تسا اورده دیگع نباید پیشش میرفتی
_م..من نرفتم پیشش منو دزدیدن بردن پیش اون عوضی کثافت
•نه روبی گریه نکن فقط استراحت کن مجازات اونم سرجاشع
_نه تام تو از پس اون بر نمیای اون خیلی عوضیه
•بهتره بگذریم از این قضیه بریم سر اصل مطلب
_خب؟
•با من ازدواج میکنی
دستامو برد بالای سرم و قالب یخو روی گردنم و رونم میکشید
_اه نه نه ولم کن اخخخ درد دارم بسه ولم کن تورو به هرکی میپرستی
+اوممم چقد رونت خوب بوده
برگردوندم و داگ استایل نگهم داشت
و فرو کرد..
_اهههه اروم تامییییی
کمکم کن
از شدت جیغ زدن از گلوم خون میومد
+اوووم لذت ببر چون دیگ نمیتونی بشینی..
یسسسس
صبح روز بعد از شدت گریه و جیغ خط های غیر طبیعی رو کنار لبم حس کردم
_ن...نه نمیتونم پاشم
ک..کمک
هنوز خونریزی داشتم فوری با تام تماس گرفتم ک بیاد دنبالم
#تق تق تق خانم حالتون خوبه ؟
_گمشو بیرون بی لیاقت
#ببخشید
_گمشو گفتم(صدای کاملا خسته و غیر عادی)
تامی داره میاد دنبالم بگو منو ببرن پایین
#خانم ولی..
_ولی و چی اگذمن خانمتم منو ببر پایین
بلندم کردو بردم پایین
تام وقتی اون چهره منو دید کاملا شوکه شد و دلش لرزید
بدون اینکه چیزی بپرسه منو برد درمانگاه
°اقای تام کالیزن؟
•بله بفرمایین؟
°لطفا از داروخانه دارو هارو برام بیارید
•بله فقط خانم دکتر حالش چطوره؟
°ضربه بدی بع رحمش خورده و باعث شده رحمش زخم شه
و شاید بچه گیرش نیاد
چون یع ¹⁰ روز پیش حامله بوده و الان جنین داخل رحمش از بین رفته واسه ضربه ک به رحمش خورده داخل پروندش زدن سقط جنین
•الان خودش خوبع؟
°بله فقط رعایت کنید زیاد رابطه خشن نداشته باشید چون مشکلات بزرگی ایجاد میکنهویو تامی
(کثافت عوضی بع این زودی باکرگی شو ازش گرفت و تو این سن کمش مریضش کرد من باهاش ²سال تو رابطه بودم دستم بهش نخورد)
دارو هارو مصرف کردم و یکمک حالو روزم بهتر شده رفتیم خونه تام
•عزیزم روبی؟
_ب..بله
•استراحت کن تا برات شیر موز بیارم
_میل ندارم بیا بشین
•باشه
تام کنارم نشست و باهام صحبت کرد
•ناراحت نباش تو وقتی دیدی اون بلا رو سر تسا اورده دیگع نباید پیشش میرفتی
_م..من نرفتم پیشش منو دزدیدن بردن پیش اون عوضی کثافت
•نه روبی گریه نکن فقط استراحت کن مجازات اونم سرجاشع
_نه تام تو از پس اون بر نمیای اون خیلی عوضیه
•بهتره بگذریم از این قضیه بریم سر اصل مطلب
_خب؟
•با من ازدواج میکنی
۳.۷k
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.