تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
دردِ یک اتفاق که شاید با اتفا قِ تـو
دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
من از دست رفته ام ، شکسته ام
می فهمی ؟
به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند
اکنون فرو ریختم به دست کسی که قرار بود
مرحم زخم هایم باشد💔💔
دردِ یک اتفاق که شاید با اتفا قِ تـو
دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
من از دست رفته ام ، شکسته ام
می فهمی ؟
به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند
اکنون فرو ریختم به دست کسی که قرار بود
مرحم زخم هایم باشد💔💔
۸.۱k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.