دلخوشم گویا دوباره انتخابم کرده ای

دلخوشم گویا دوباره انتخابم کرده ای
باز هم گویا شما شاعر خطابم کرده ای

باده مینوشم و سرمستم از این دلدادگی
سرخوشم گویا شما عاشق حسابم کرده ای

دربه در بودم به دنبالت تمام شهر را
از تو ممنونم مرا خانه خرابم کرده ای

حال بد در سال بد درگردش هرروز و ماه
کافری بودم که تو اهل کتابم کرده ای

گرچه بی نام و نشانم پیش چشم عالمی
پیش چشم عاشقان عالیجنابم کرده ای

ساده می گویم بدانی عشق را باور کنی
گرچه تو در گیرو دارو پیچ وتابم کرده ای

دست شعرم را بگیر و از زمینم دور کن
حلقه بر گوشم زدی و پا رکابم کرده ای

#خاصترین
دیدگاه ها (۵)

از چشمم هرگز نیفتد خنده ی گیرای توتا ابد من ساکنم در کوچه ی ...

دل ما به دور رویت ز چمن فراغ داردکه چو سرو پایبند است و چو ل...

سختی ولی سنجیدنت را دوست دارمفلسفه ای ، فهمیدنت را دوست دارم...

فردا اگر بدون تو باید به سر شودفرقی نمی کند شب من کی سحر شود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط