❥ 𖨥 شکجه ی عشق ❥ 𖨥
❥ 𖨥 شکجه ی عشق ❥ 𖨥
part ¹⁸
+رفتم نشستم روی یک مبل چرم مشکی کوک هم نشست روبه روم ی برگه کاغذ با خودکار رو گذاشت جلوم
×این قرارداد بین من و توعه و تمام قوانینی هم ک باید رعایت کنی توش نوشته شده اینا رو بخون بعد امضاش کن
+باشه
برگرو برداشتم و شروع به خوندن کردم همون چیزایی ک دیروز راجب بهش حرف میزدیم بود ولی چند تا چیز جدید بود
+کوک این جدیدارو نگفته بودیم ک؟
×اولن کوک نه رئیس دومن آره تازه اضافه شده
+آخه اینا چیه
لباس باز در سر کار ممنوع
حرف زدن با همه ی پسر ها جزو خودم ممنوع
هرجا میری و هرچی میخوری باید اجازه ی من رو داشته باشی بگیری
توی جاهای دیگ بدون اجازه نمیری
با بادیگارد ها حتی حق نداری ارتباط چشمی برقرار کنی چه برسه حرف بزنی
هروقت گفتم باید بیای پیش من
فقط زمانی ک من بهت اجازه میدم میتونی باهام غیر رسمی حرف بزنی
مشروب خوردن در حین ماموریت ممنوع حتی توی بار و پارتی ها
بی احترامی و بی ادبی ممنوع
+خوبه حالا گفتی مسائل احساسی رو قاطی نمیکنم
×قاطی نکردم
+آره معلومه
×خب امضاش کن
+هوفف...
برگه رو برداشتم امضاش کردم گذاشتم جلوش
+بیا
×خوبه حالا بریم سراغ اصل ماجرا...
در صورتی ک قوانینی رو زیر پا بذاری چی میشه؟
+تنبیه میشم
×آفرین ولی نه از اون تنبیهایی ک همیشه میشدی این تنبیه های کاری فرق میکنه
+خداروشکر چه بهتر
×وایسا حالا...برای بار اول قوانینی رو رعایت نکنی بار اول۳۰ ضربه شلاق میخوری...
بار دوم ۷۰ ضربه...
بار سوم ۱۵۰ ضربه...
و بار چهارم رو ک من همه رو میکشم ولی خب تورو نمیشه بکشم مجبورم ک کار دیگ باهات کنم...
به مدت یک ماه هر روز رابطه داریم و اجازه ی از خونه خارج شدن تا یک ماه و استفاده از گوشی و لپتاپ تا یک ماه رو نداری حتی بهت اجازه هم نمیدم بیای سرکار
+ی چیزی بگم؟
×بگو(کوک کلا الان داره جدی و با اخم حرفاش رو میزنه)
+واقعا دلت میاد به من شلاق بزنی و گریه منو ببینی؟(کیوت)
×اگ حرفمو گوش ندی مجبورم بیب
+ولی الان تو با من غیر رسمی حرف زدی
×من اشکال نداره برای تو اشکال داره
+یااااا خیلی نا عادلانه اس(کمی داد و با پرویی)
×نکنه باید برای اولین روز تنبیه بشی هوم؟
+(سکوت)
×نشنیدم
+ببخشید راحت شدی حالا ایش
×خیلی پرویی تو بچه...پاشو بریم باید تست بگیرم ازت
+تست چی؟
×فک کردی الکی میارمت زیر دست خودم...دیگ تکرار نمیکنما منو رئیس صدا میزنی و هرچی هم گفتم فقط میگی چشم
+چشم
×خوبه بیا بریم حالا
+با کوک رفتیم سوار آسانسور شدیم نمیدونم چرا ولی حسم میگه قراره خیلی بهم سخت بگذره چونکه این کوکی ک اینجاست با کوکی و توی خونس زمین تا آسمون فرق داره رسما قراره پاره شم از زورگویی هاش...
با وایسادن آسانسور پیاده شدیم...
part ¹⁸
+رفتم نشستم روی یک مبل چرم مشکی کوک هم نشست روبه روم ی برگه کاغذ با خودکار رو گذاشت جلوم
×این قرارداد بین من و توعه و تمام قوانینی هم ک باید رعایت کنی توش نوشته شده اینا رو بخون بعد امضاش کن
+باشه
برگرو برداشتم و شروع به خوندن کردم همون چیزایی ک دیروز راجب بهش حرف میزدیم بود ولی چند تا چیز جدید بود
+کوک این جدیدارو نگفته بودیم ک؟
×اولن کوک نه رئیس دومن آره تازه اضافه شده
+آخه اینا چیه
لباس باز در سر کار ممنوع
حرف زدن با همه ی پسر ها جزو خودم ممنوع
هرجا میری و هرچی میخوری باید اجازه ی من رو داشته باشی بگیری
توی جاهای دیگ بدون اجازه نمیری
با بادیگارد ها حتی حق نداری ارتباط چشمی برقرار کنی چه برسه حرف بزنی
هروقت گفتم باید بیای پیش من
فقط زمانی ک من بهت اجازه میدم میتونی باهام غیر رسمی حرف بزنی
مشروب خوردن در حین ماموریت ممنوع حتی توی بار و پارتی ها
بی احترامی و بی ادبی ممنوع
+خوبه حالا گفتی مسائل احساسی رو قاطی نمیکنم
×قاطی نکردم
+آره معلومه
×خب امضاش کن
+هوفف...
برگه رو برداشتم امضاش کردم گذاشتم جلوش
+بیا
×خوبه حالا بریم سراغ اصل ماجرا...
در صورتی ک قوانینی رو زیر پا بذاری چی میشه؟
+تنبیه میشم
×آفرین ولی نه از اون تنبیهایی ک همیشه میشدی این تنبیه های کاری فرق میکنه
+خداروشکر چه بهتر
×وایسا حالا...برای بار اول قوانینی رو رعایت نکنی بار اول۳۰ ضربه شلاق میخوری...
بار دوم ۷۰ ضربه...
بار سوم ۱۵۰ ضربه...
و بار چهارم رو ک من همه رو میکشم ولی خب تورو نمیشه بکشم مجبورم ک کار دیگ باهات کنم...
به مدت یک ماه هر روز رابطه داریم و اجازه ی از خونه خارج شدن تا یک ماه و استفاده از گوشی و لپتاپ تا یک ماه رو نداری حتی بهت اجازه هم نمیدم بیای سرکار
+ی چیزی بگم؟
×بگو(کوک کلا الان داره جدی و با اخم حرفاش رو میزنه)
+واقعا دلت میاد به من شلاق بزنی و گریه منو ببینی؟(کیوت)
×اگ حرفمو گوش ندی مجبورم بیب
+ولی الان تو با من غیر رسمی حرف زدی
×من اشکال نداره برای تو اشکال داره
+یااااا خیلی نا عادلانه اس(کمی داد و با پرویی)
×نکنه باید برای اولین روز تنبیه بشی هوم؟
+(سکوت)
×نشنیدم
+ببخشید راحت شدی حالا ایش
×خیلی پرویی تو بچه...پاشو بریم باید تست بگیرم ازت
+تست چی؟
×فک کردی الکی میارمت زیر دست خودم...دیگ تکرار نمیکنما منو رئیس صدا میزنی و هرچی هم گفتم فقط میگی چشم
+چشم
×خوبه بیا بریم حالا
+با کوک رفتیم سوار آسانسور شدیم نمیدونم چرا ولی حسم میگه قراره خیلی بهم سخت بگذره چونکه این کوکی ک اینجاست با کوکی و توی خونس زمین تا آسمون فرق داره رسما قراره پاره شم از زورگویی هاش...
با وایسادن آسانسور پیاده شدیم...
۳۷.۴k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.