فیک: چرا تو؟
#فیک: چرا تو؟
پارت یک☆
یونا: بابا من دیگه دیرم شده دارم میرم
بابای یونا: وایسا صبحونه خوردی؟!
یونا: نمیخواد میرم مدرسه یه چیزی میخورم خدافظ
.
.
_آه رسیدم بالاخره... عجب مدرسه ایه حداقلش از مدرسه قبلیم قشنگ تره یونااا یونااا به خودت قول بده با قُلدرا در نیوفتی باشه! اصن سرمو میندازم پایینو میرم...
(چند دقیقه بعد)
_آخ سرم
<سرشو بالا میگیره>
ش... شوماا کی هستین؟
قُلدر شماره1: سلام خانوم کوچولو حواست باشه داری به کی تکیه میدی؟!
یونا: تکیه چیه عامو اشتباهی خوردم بهت... چی واسه خودت بلغور میکنی؟
قُلدر شماره2: خانوم کوچولو از من بهت نصیحت حواست باشه داری با کی حرف میزنی ایشون بهترین قُلدر مدرسه هستن البته بعد از رییسمون
(همه قُلدُرا میزنن زیر خنده)
یونا: اومم.... عهه.. قُلدرا شومایین... چه جالب... اها من داشتم رد میشدم اشتباهی مسیرم به مسیر بزرگوار شما خورد... یعنی به شوما که بزرگوارید خورد...
[.]: این علامت یعنی اینکه یونا داره با خودش حرف میزنه.
[آخ گند زدم تو روز اول مدرسمم]
_اومم من دیگه زحمت میکنم... یعنی رفع زحمت میکنم خدافظ
قُلدر شماره1:کجااا به این زودی میخوای بری؟ تازه واردی؟! اخه تاحالا با تو در نیوفتادم
[مردتیکه بی ناموس چیکارم داری خو]
_امم بله تازه واردم چ.. چیکارم دارین؟!
قُلدر شماره1:هیچی میخواستم مدرسه رو بهت نشون بدم
[میخوام نشون ندی]
_عه نه خیلی ممنون نمیخوام مزاحمت ایجاد کنم«خنده»
<قُلدر شماره1 نزدیک یونا میشه>
<یونا میره عقب تر>
قُلدر شماره1:نه خانوم کوچولو مزاحم چیه شما مراحمی
یونا: گفتم که نمیخوام... بعدشم من اول باید برم تو دفتر پیش مدیر لازم به زحمت شما نیست
قُلدر شماره1:مثل اینکه خیلی عصبانیی
قُلدر شماره2:عهه رئیس اومد ادای احترام کنین
[خودشون کم بودن رئیسشونم اومد ایشش حالا این اینقد گُندس خودا میدونه رئیسشون چه کله خره بیریختیه]
قُلدر شماره1:رئیس اومدین خوش اومدین...
<یونا روشو میکنه اینور تا رئیسه رو ببینه>
مرسیی که حمایت میکنین🥺
منتظر پارت های بعدی باشین🎀
پارت یک☆
یونا: بابا من دیگه دیرم شده دارم میرم
بابای یونا: وایسا صبحونه خوردی؟!
یونا: نمیخواد میرم مدرسه یه چیزی میخورم خدافظ
.
.
_آه رسیدم بالاخره... عجب مدرسه ایه حداقلش از مدرسه قبلیم قشنگ تره یونااا یونااا به خودت قول بده با قُلدرا در نیوفتی باشه! اصن سرمو میندازم پایینو میرم...
(چند دقیقه بعد)
_آخ سرم
<سرشو بالا میگیره>
ش... شوماا کی هستین؟
قُلدر شماره1: سلام خانوم کوچولو حواست باشه داری به کی تکیه میدی؟!
یونا: تکیه چیه عامو اشتباهی خوردم بهت... چی واسه خودت بلغور میکنی؟
قُلدر شماره2: خانوم کوچولو از من بهت نصیحت حواست باشه داری با کی حرف میزنی ایشون بهترین قُلدر مدرسه هستن البته بعد از رییسمون
(همه قُلدُرا میزنن زیر خنده)
یونا: اومم.... عهه.. قُلدرا شومایین... چه جالب... اها من داشتم رد میشدم اشتباهی مسیرم به مسیر بزرگوار شما خورد... یعنی به شوما که بزرگوارید خورد...
[.]: این علامت یعنی اینکه یونا داره با خودش حرف میزنه.
[آخ گند زدم تو روز اول مدرسمم]
_اومم من دیگه زحمت میکنم... یعنی رفع زحمت میکنم خدافظ
قُلدر شماره1:کجااا به این زودی میخوای بری؟ تازه واردی؟! اخه تاحالا با تو در نیوفتادم
[مردتیکه بی ناموس چیکارم داری خو]
_امم بله تازه واردم چ.. چیکارم دارین؟!
قُلدر شماره1:هیچی میخواستم مدرسه رو بهت نشون بدم
[میخوام نشون ندی]
_عه نه خیلی ممنون نمیخوام مزاحمت ایجاد کنم«خنده»
<قُلدر شماره1 نزدیک یونا میشه>
<یونا میره عقب تر>
قُلدر شماره1:نه خانوم کوچولو مزاحم چیه شما مراحمی
یونا: گفتم که نمیخوام... بعدشم من اول باید برم تو دفتر پیش مدیر لازم به زحمت شما نیست
قُلدر شماره1:مثل اینکه خیلی عصبانیی
قُلدر شماره2:عهه رئیس اومد ادای احترام کنین
[خودشون کم بودن رئیسشونم اومد ایشش حالا این اینقد گُندس خودا میدونه رئیسشون چه کله خره بیریختیه]
قُلدر شماره1:رئیس اومدین خوش اومدین...
<یونا روشو میکنه اینور تا رئیسه رو ببینه>
مرسیی که حمایت میکنین🥺
منتظر پارت های بعدی باشین🎀
۱.۰k
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.