پارت هفدهم فیک من عاشق دشمنم شدم

پارت هفدهم فیک من عاشق دشمنم شدم:
/ نه لطفا آقا منو نکشین
-خب میتونی یه دلیل منطقی بیاری که نکشمت؟
/ بدردتون میخورم
+ کسی که آدرس خونه رییسش رو لو میده ، برای یه قضیه شخصی و جون یه مافیا رو در خطر میندازه
کجاش بدرد بخوره
- حرف درستی میزنه، اگر میگفتی ضرری آدم حداقل میتونست باور کنه
/ آقا ، من فقط...... عاشقتونم
- تو میخواستی عشق منو بکشی ، میفهمی
بهت گفته بودم ات برای ارزشمند ترین انسان روی زمینه و تو میخواستی ازم بگیریش ( با داد و صندلی رو برمی داره و کنار یونی میکشنه)
+ آروم باش یونگی ، آروم باش
/ خب همش برای رسیدن به شما بود
من دوستون دارم ( با ناله و بغض )
- چرا نمی‌فهمی ؟
تو برام مثل خواهری
من نمیتونم خواهرم رو دوست داشته باشم
و الآنم که دشمنم هستی
/ آقا لطفا این حرفا رو نزنین
+ خب شاید بتونیم نکشیمش ها؟
- شاید
( اسلحه رو میزاره رو سر یونی )
- خب ، می‌دونی باید با اون رییست یکم بازی کنی
/ منو می‌کشه
- خب اگر قبول نکنی هم خودت می‌میری
/ من حاضرم به دستای شما کشته بشم
+ واو هااااا( دست می‌زنه) چه داستان عاشقانه قشنگی اشک توی چشمام جمع سد
ولی می‌دونی ، ما صدای ضبط شده داریم ازت که میگی از یونگی متنفری
/ صدا دست کاری شدس
- مطمئنی ؟؟
میخوای پخشش کنیم ؟
( ویس )
/ کی حمله میکنین؟
حوصله این اتو دیگه ندارم
اول ات رو بکشین
و بعد یونگی رو
چون یونگی
از این موضوع خیلی درد می‌کشه
.........
/‌بسه قطعش کنین ( با داد و ناله )
غلط کردم
هر کاری بگین میکنم
- آفرین حالا دختره خوبی شدی
چطوره با زنگ زدن به رئیست شروع کنیم؟
+ موافقم
/ چشم
- خب اینم از شماره رییس
/ باید چی بگم ؟
+ اول از همه گمراهی درمورد آدرس و بعد گیج کردنش
/ چجوری ؟
+ بهش زنگ میزنی و میگی :
/ سلام خوبید آقا ؟
میخواستم بگم که من واقعا شرمندم ولی من سواد درستی ندارم و بخاطر اینکه همش توی خونه ام آدرس بلد نیستم
آدرس خونه توی جنگل شمال قسمت مسکنش هست
و اینکه اون خونه کلا اشتباه بوده
بهش حمله که نکردین ؟
بله من که عذرخواهی کردم
وای نه ، یعنی به خونه مردم آسیب زدین؟
بله برین به اون آدرس رنگ خونه هم سفیده
باشه ، نگهبان میزارین ؟ باشه خب خدانگهدار
+ نگهبان گذشته دمه در؟
/ بله
- باید به بادیگارد ها بگم بیان تو
( زنگ میزنه) :
- بیاین تو همین الان
! چشم
+ آفرین دختر جون
اگر میخوای زنده بمونی
باهاشون همکاری کن و فکر خیانت دوباره به سرت نزنه
اوکی؟
/ چشم
دیدگاه ها (۱)

تک پارتی تهیونگ ویو ات : چند وقتی بود که تهیونگ بخاطر قضیه م...

بهتون قول دادم که اگر ۳۵۰ تایی بشیم براتون تک پارتی درخواستی...

پارت شانزدهم فیک من عاشق دشمنم شدم: + من یه رازی دارم - چیه ...

پارت پانزدهم فیک من عاشق دشمنم شدم: - باشه ، بیا اینم قهوه ی...

وقتی خواهرش بودی...

برادر بی رحم من💔🥀🖤💫part 2&ولی... "کافیه (عصبی) &چ... چشم ببخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط