دستهایت را

دستهایت را....
زیر تنهاییم ستون کن...
که من...
از آوارگی بی تو بودن....
میترسم..
دیدگاه ها (۴)

صباح الخیر یمه تلـگی ابنچ جایگومی من الگبر وبلهفه شمینی صباح...

خواستم بگویماما نشددیدم خاطره شد از همان لحظه شروعجایی مثلنق...

فدای سرمان کههر کس را آدم حساب کردیمخرد و خمیرمان کرد و رفت....

خواستم بگویماما نشددیدم خاطره شد از همان لحظه شروعجایی مثلنق...

خسته!

..... فقط دارم تو تنهاییم سیر میکنم

منو دختر خالم تو خونه خالم وقتی تنهاییم🤣🤣

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط