خواستم بگویم

خواستم بگویم
اما نشد
دیدم خاطره شد از همان لحظه شروع
جایی مثل
نقطه سر خط
دیدگاه ها (۲)

فدای سرمان کههر کس را آدم حساب کردیمخرد و خمیرمان کرد و رفت....

دستهایت را....زیر تنهاییم ستون کن...که من...از آوارگی بی تو ...

سحر تو راهه و تو دوباره بی تابی چه مرگته دل من چرا نمیخوابی ...

در ابتدایی خوانده ام داستان چوپان دروغگو رااما حالا حسنک آن ...

فاطمه فاطمه است...

خواستم بگویم چرا نیامدی؟ 🕊دیدم حق داری...! تعطیل تر از جمعه ...

خب رسیدیم باز سر نقطه ای شروع و حال فهمیدید که برای تکمیل کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط