خیلی وقته جلوی دوربین نبودم
🐰 خیلی وقته جلوی دوربین نبودم.
🐥 آره.
🐰 حتی آرایش هم نکردم، یکم خجالت میکشم. ولی [چیزی که نمیتونم بشنوم]
🐥🐰 [با هم به شوخی خندهداری که نمیتونم بشنوم میخندند. ]
🐰 این خیلی جالبه.
🐥 آره!
🐰 راستش نمیدونم جلوی دوربین باید چی بگم.
🐥 خیلی ممنون آرمی، از کرونا گرفته تا سربازی، ممنون که منتظر ما موندید.
🐥 اول از همه، چیزی هست که میخوام به آرمیا بگم.
🐥 از کووید گرفته تا سربازی، دوره انتظار طولانیای بود، بنابراین از همهی شما بسیار ممنونم که منتظر ما بودید.
🐥 امروز چیزهایی رو که از روز ترخیصممون برای روزهای آینده در سر داشتیم آماده کردیم و به شما نشون خواهیم داد.
🐥 جای سختی بود، آسون نبود، ولی روزهای سخت رو با هم گذروندیم، با هم غذا خوردیم، بیرون با هم خوابیدیم، واسه همین اونجا خودشو به ما عادت داد / به ما حال داد.
🐰 تو اون زمان اتفاق های خیلی زیادی افتاد *لبخند میزند*
🐰 همهشو تو لایو تعریف میکنیم.
🐥 آره، تو لایو!
🐥 آره.
🐰 حتی آرایش هم نکردم، یکم خجالت میکشم. ولی [چیزی که نمیتونم بشنوم]
🐥🐰 [با هم به شوخی خندهداری که نمیتونم بشنوم میخندند. ]
🐰 این خیلی جالبه.
🐥 آره!
🐰 راستش نمیدونم جلوی دوربین باید چی بگم.
🐥 خیلی ممنون آرمی، از کرونا گرفته تا سربازی، ممنون که منتظر ما موندید.
🐥 اول از همه، چیزی هست که میخوام به آرمیا بگم.
🐥 از کووید گرفته تا سربازی، دوره انتظار طولانیای بود، بنابراین از همهی شما بسیار ممنونم که منتظر ما بودید.
🐥 امروز چیزهایی رو که از روز ترخیصممون برای روزهای آینده در سر داشتیم آماده کردیم و به شما نشون خواهیم داد.
🐥 جای سختی بود، آسون نبود، ولی روزهای سخت رو با هم گذروندیم، با هم غذا خوردیم، بیرون با هم خوابیدیم، واسه همین اونجا خودشو به ما عادت داد / به ما حال داد.
🐰 تو اون زمان اتفاق های خیلی زیادی افتاد *لبخند میزند*
🐰 همهشو تو لایو تعریف میکنیم.
🐥 آره، تو لایو!
- ۴۵۹
- ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط