پارت

پارت ۲
که ی صدای جیغ اومد رفتم دیدم اته
_یاااا چی کار میکنید
یونگی افتاد به جون مرده و تا میخورد زدش
+ممنون
_خواهش
+میشه بهم کمک کنی
_چه کمکی
+خوب مدیر اینجا از این مرده پول گرفته که من ی شب باهاش بخوابم
_خودم مدیر اینجا رو میکشم
+واقعا
_بله
+ممنون
_امشب رو خونه من بخواب خونه خودت امن نیست
+مزاحم نمیشم
_میگم خونت امن نیست باید بیای
+اوکی
رفتن خونه یونگی
+خوب اسمت رو نگفتی
_یونگی هستم
+آها منم ات هستم
+وای خونت چقدر بزرگه و قشنگه
_ممنون
+خوب من کجا بخوابم
_اتاق روبه روی من
+اوکی
_بیا دنبالم اتاقت رو نشون بدم
+اوکی
_اینجاست
+وای ممنون
_خواهش
یونگی رفت منم رفتم حموم اومدم بیرون که ی صدای عجیبی میومد رفتم که به ی در رسیدم در رو باز کردم که
دیدگاه ها (۱۹)

ممنون از همتون

وقتی پسر خالته

تولدت مبارک هوبی زود تر برگرد پیشمون

#تکپارتیسلام من ات هستم ۲۰ سالمه و روانشناس هستم امروز قرار ...

#سناریو موضوع= وقتی نصفه شب میره پیششون بخوابی{برادر بزرگتر}...

چرامن پارت ۴از همون دار دسته ی پیر مرده ستات و جونکوک: خوش ا...

پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط