معرفی مانگای میخوام پانکراستو بخورم
معرفی مانگای میخوام پانکراستو بخورم
-یک روز، یه دفترچه توی بیمارستان پیدا کردم. عنوانش بود “خاطرات همزیستی با بیماری”. این دفترچهی خاطرات همکلاسی من، یامائوچی ساکورا بود که در خفا نوشته بود. داخلش نوشته بود که بهخاطر نقص پانکراسش روزهاش به شماره افتاده. و اینجوری، من از یک همکلاسی ساده به همکلاسیای که رازش رو میدونه تبدیل شدم. انگار من رو جذب خودش میکرد، با اینکه کاملا متضاد من بود. ولی دنیا حقیقتی تلختر برای دختری که از تقص پانکراس رنج میبرد به ارمغان آورد…
خیلی قشنگه.... 🥺❤
-یک روز، یه دفترچه توی بیمارستان پیدا کردم. عنوانش بود “خاطرات همزیستی با بیماری”. این دفترچهی خاطرات همکلاسی من، یامائوچی ساکورا بود که در خفا نوشته بود. داخلش نوشته بود که بهخاطر نقص پانکراسش روزهاش به شماره افتاده. و اینجوری، من از یک همکلاسی ساده به همکلاسیای که رازش رو میدونه تبدیل شدم. انگار من رو جذب خودش میکرد، با اینکه کاملا متضاد من بود. ولی دنیا حقیقتی تلختر برای دختری که از تقص پانکراس رنج میبرد به ارمغان آورد…
خیلی قشنگه.... 🥺❤
۱۲۱.۰k
۱۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.