وقت آن رسیده که همه چیز را تمام کنم به پای این شب های ...

وقت آن رسیده که همه چیز را تمام کنم. به پای این شب های سرد نشستن، کار من نیست. کار من نیست برایت هزار و یک شب را ورق بزنم. نمی خواهم از خودم یک قهرمان بسازم اما قبول کن این پا و آن پا کردنم هم بی دلیل نبوده است. از همان ابتدای کلام می خواهم حرف دلم را بگویم ولی نمی شود، نمی شود. بگذار صادقانه بروم سراغ آن چه که در دلم مانده. اما جرأت به زبان آوردنش نیست. انگار مجبورم این بار هم همه چیز را ناگفته رها کنم و تمام جمله هایم را با همان سه نقطه همیشگی به پایان برسانم. راستی خودت نخواستی یا خدا نخواست؟
#رادیوهفت
دیدگاه ها (۱)

این روزها هوای سفر دارم. سفر به جایی دور یا چه می دانم شاید ...

میخواهم از تو قصه بخوانم که نیستیامروز نو عروس غزلهای کیستی؟...

انگار تقدیر مرا گره زده اند به گام های تو، به قدم هایت. هر ق...

همیشه قصه های شیرین پایان دلخواهی نداردمثل قصه ما که داستان ...

(۲part)..... نامه ای به وجودم.. ـــــــــــــــ.... سوالت به...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۸

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط