در این نفس های آخر ماه وقتی منادی بانگ ربنا را از بر
در این نفس های آخر ماه وقتی منادی، بانگ «ربّنا» را از بر می خواند،
گوشهایم از همیشه تیزتر می شوند.
درنگ می کنم.
بعد از «اللّه اکبر»ِ آخر، کمی کنار سجاده ام تامل می کنم.
اشک نمی ریزم اما...
دوست دارم با لبان ترک خورده و تشنه بیشتر صدایت کنم... نه، این عطش سیر شدنی نیست ..
تو تکراری نمی شوی ...
می دانی؟
قلبم تند تر از همیشه می تپد ...
می ترسم دور شوم
از منی که از مسیر منیّت برگشته و در مسیر آسمان قدم برمی دارد.
خدای خوبم، می ترسم از آن روز
که جاده توبه و استغفارم کج شود و دور شوم از تو و مهربانی بی انتهایت...
نکند فراموشم شود چقدر خوبِ تو بودن زیباست؟
نکند یادم بروند سحر هایی که با «اللّه اکبر» مشق بندگیم را آغاز کردم ...
خدایا نکند فراموشم شود عاشقِ تو بودن چقدر خوب است؟
قَسَمت نمی دهم، اما از تو می خواهم که رهایم نکنی...
من نمک گیر شبهای قدر تو شدم ...
ای بهترین معبود
دل کندن از ماه خوبت آسان نیست.
اما می دانم اگر ماه خوبت تمام شود،
رحمت تو تمام شدنی نیست ...
گوشهایم از همیشه تیزتر می شوند.
درنگ می کنم.
بعد از «اللّه اکبر»ِ آخر، کمی کنار سجاده ام تامل می کنم.
اشک نمی ریزم اما...
دوست دارم با لبان ترک خورده و تشنه بیشتر صدایت کنم... نه، این عطش سیر شدنی نیست ..
تو تکراری نمی شوی ...
می دانی؟
قلبم تند تر از همیشه می تپد ...
می ترسم دور شوم
از منی که از مسیر منیّت برگشته و در مسیر آسمان قدم برمی دارد.
خدای خوبم، می ترسم از آن روز
که جاده توبه و استغفارم کج شود و دور شوم از تو و مهربانی بی انتهایت...
نکند فراموشم شود چقدر خوبِ تو بودن زیباست؟
نکند یادم بروند سحر هایی که با «اللّه اکبر» مشق بندگیم را آغاز کردم ...
خدایا نکند فراموشم شود عاشقِ تو بودن چقدر خوب است؟
قَسَمت نمی دهم، اما از تو می خواهم که رهایم نکنی...
من نمک گیر شبهای قدر تو شدم ...
ای بهترین معبود
دل کندن از ماه خوبت آسان نیست.
اما می دانم اگر ماه خوبت تمام شود،
رحمت تو تمام شدنی نیست ...
- ۴.۴k
- ۲۶ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط